پراکندگی
معنی کلمه پراکندگی در لغت نامه دهخدا

پراکندگی

معنی کلمه پراکندگی در لغت نامه دهخدا

پراکندگی. [ پ َک َ دَ / دِ ] ( حامص ) پراگندگی. پریشانی. تفرّق. تفرقه. تشتت. شمل. تَذعذع. تبدد. شتات. شَت . ( منتهی الارب ). شَعَث. ( دهار ) ( منتهی الارب ). افتراق. نَشر. انتشار. تَقعقع. ( منتهی الارب ). استشتات : و داناست به مصالح جمع ساختن پراکندگی. ( تاریخ بیهقی ).
دل و کشورت جمع و معمور باد
ز ملکت پراکندگی دور باد.سعدی.ز لب دوختن غنچه را زندگیست
چو بشکفت زان پس پراکندگیست
پشیمان ز گفتار دیدم بسی
پشیمان نگشت از خموشی کسی.امیرخسرو.دو دل یک شود بشکند کوه را
پراکندگی آرد انبوه را.؟

معنی کلمه پراکندگی در فرهنگ عمید

۱. پاشیدگی.
۲. پریشانی.
۳. تفرقه.

معنی کلمه پراکندگی در فرهنگ فارسی

پریشانی تفرق تشتت افتراق انتشار.

معنی کلمه پراکندگی در فرهنگستان زبان و ادب

{scattering} [مهندسی مخابرات] افت نشانک/ سیگنال براثر بی نظمی هایی که در محیط انتقال وجود دارد متـ . پراکنش

معنی کلمه پراکندگی در دانشنامه عمومی

پراکندگی یا پراکنش یک پدیده فیزیکی طبیعی است که برای پرتوها، مانند نور، صدا، یا ذرات متحرک رخ می دهد و آنها مجبور به تغییر مسیر حرکت خود از میان ذرات یک ماده که در حال عبور از آن هستند می شوند. در استفاده متعارف مسیر بعدی حرکت ذره از طریق قانون بازتاب به دست می آید.
موادی که دارای ذراتی باشند که موجب پراکندگی بشوند به قدری زیاد است که نمی توان آنها را فهرست کرد. اما مثال ها شامل ذره ها، حباب ها، قطره ها، نوسانات چگالی در شاره ها، کریستالیت ها در خطوط کریستالی چندبلور، نقص در خطوط جامد تک بلور، زبری سطح، سلول ها در ارگان ها، و الیاف نساجی در لباس ها می شود. مسیر حرکت تقریباً تمام ذرات پراکنده شده توسط نظریه پراکندگی قابل توجیه و تفسیر است.
پراکندگی (آمار). در آمار و احتمال منظور از سنجش های پراکندگی ( به انگلیسی: Measures of variability ) اعدادی است که تغییرات یک متغیر تصادفی را حول امید ریاضی آن نشان می دهند.
پراکندگی یکی از مهم ترین مفاهیم در آمار است. هدف از اندازه گیری معمولاً پیدا کردن تغییرات و توجیه آن هاست. هرچه پراکندگی کمتر باشد، پیش بینی مقدار یک متغیر تصادفی با کمک مقدار میانگینش دقیق تر می شود؛ به عبارت دیگر، پراکندگی می تواند دقتِ یک پیش بینی را نشان دهد.
دامنه یا دامنهٔ بین چارکی ، واریانس و انحراف معیار، از مثال های معروف سنجش های پراکندگی هستند.
همهٔ شاخص های پراکندگی، اعدادی غیر منفی و حقیقی هستند که در صورت یکسان بودن همهٔ داده ها صفر می شوند و هرچه اختلاف داده ها از میانگین بیش تر باشد، این شاخص ها بزرگ تر می شوند. در ادامه بعضی از این شاخص های پراکندگی شرح داده شده اند.
دامنه ساده ترین راه برای نشان دادن پراکندگی داده هاست که از تفاضل مقدار کمینهٔ آن ها از بیشینه به دست می آید. استفاده از دامنه هنگامی که در جامعهٔ آماری داده های پرت وجود دارد یا جامعه دارای استثناست، نمی تواند معیار مناسبی برای نشان دادن پراکندگی باشد. اشکال دیگر دامنه این است که به تعداد داده ها بستگی ندارد و با افزایش داده برداری نمی توان به اطلاعات دقیق تری از پراکندگی داده ها رسید.
یک راه برای اصلاح دامنه این است که یک چهارم داده ها را از دو طرف حذف کرد و دامنهٔ نصف باقی ماندهٔ داده ها را محاسبه کرد. به این شاخص دامنهٔ بین چارکی می گویند و آن را با I Q R نشان می دهند که بیان کنندهٔ فاصلهٔ بین چارک اول و چارک سوم است. چارک اول در واقع میانه ی نیمهٔ اول داده ها و چارک سوم میانهٔ نیمهٔ دوم داده هاست. دامنهٔ بین چارکی پراکندگی و تغییرات داده ها را بهتر نشان می دهد اما مشکلش این است که در محاسبهٔ آن زیرمجموعه ای از داده ها انتخاب شده اند و همهٔ آن ها در مقدار آن تأثیر ندارند.
اختلاف هر یک از داده ها از میانگین فاصلهٔ آن ها را از میانگین نشان می دهد. محاسبهٔ اختلاف هر یک از داده ها معیار خوبی برای تعیین پراکندگی یک متغیر تصادفی حول میانگینش است اما جمع این اختلاف ها واضح است که همواره صفر می شود. برای حل این مشکل مجموع توان دوم این اختلاف ها را برابر واریانس تعریف کرده اند که محاسبهٔ آن برای متغیرهای تصادفی گسسته و پیوسته با میانگین μ به شرح زیر است:
پراکندگی (شیمی). ماده حاوی بیش از یک فاز است که حداقل یکی از فازها شامل دامنه های فاز ریز تقسیم شده، اغلب در محدوده اندازه کلوئیدی، در فاز پیوسته پراکنده می شوند.
نکته: اصلاح تعریف در رفرنس.
پراکندگی یا دیسپرسیون ( به انگلیسی: dispersion ) ، یک سیستمی است که در آن ذراتی از ترکیبات یا مواد گوناگون، به طور پیوسته ای پراکنده می شوند. پراکندگی به روشهای گوناگونی از جمله اندازه ذرات در رابطه با ذرات فاز پیوسته، بدون وقوع بارش یا حضور حرکت براونیا طبقه بندی می شود.
سه نوع پراکندگی اصلی وجود دارد:
• پراکندگی درشت ( تعلیق )
• کلوئیدی
• محلول یا امولوسیون
واژهٔ پراکندگی همچنین به ویژگی های فیزیکی درجه ای که ذرات به آگلومراتها یا آلیاژها می چسبند، نیز اشاره دارد. در حالی که این دو اصطلاح اغلب به طور متناوب استفاده می شوند، بر اساس تعاریف فناوری نانوتکنولوژی ISO، آگلومرا یک مجموعه برگشت پذیر از ذرات ضعیف است، به عنوان مثال از نیروهای ون دو واسیل یا درهم آمیختگی فیزیکی، در حالی که یک مجموع از ذرات متناوب یا ذوب شده غیرقابل برگشت تشکیل شده است؛ برای نمونه از طریق پیوندهای کووالانسی. اندازه گیری کامل از پراکندگی شامل اندازه، شکل و تعداد ذرات در هر آگلومرات یا آلیاژ، استحکام نیروهای درونی، ساختار کلی آنها و توزیع آنها در داخل سیستم است. با این حال، پیچیدگی معمولاً با مقایسه میزان اندازه گیری شده اندازه ذرات «اولیه» با آگلومراتها یا ارقام کاهش می یابد.
هنوز باور مشترکی وجود دارد که پراکندگی هیچ ساختاری را نشان نمی دهد؛ برای نمونه، ذرات ( یا در صورت امولسیون: قطرات ) در ماده مایع یا ماتریس جامد ( "محیط پخش" ) پراکنده می شوند؛ بنابراین، برای پراکندگی، معمولاً نظریه نفوذپذیری به طور مناسب توصیفی از ویژگی های آنها می باشد.
با این حال، نظریه نفوذ را می توان تنها در صورتی که سیستم توصیف آن در تعادل ترمودینامیکی نزدیک یا نزدیک باشد، به کار برد. پژوهش های بسیار کمی دربارهٔ ساختار پراکندگی ( امولسیون ) وجود دارد، هرچند که در نوع بسیار متنوع و در سراسر جهان در برنامه های بی شماری استفاده می شود.
در زیر، تنها پراکندگی هایی با قطر فاز پراکنده کمتر از ۱ میکرومتر مورد بحث قرار خواهد گرفت. برای درک شکل گیری و خواص چنین پراکندگی ها ( از جمله امولسیون ها ) باید در نظر گرفت که فاز پراکنده یک سطح "پوشش" ( "مرطوب" ) را با یک سطح "دیگری" پوشیده شده است که از این طریق یک رابطهٔ شیمیایی را تشکیل می دهند. هر دو سطح باید ایجاد شود ( که نیاز به مقدار زیادی انرژی دارد ) ، و تنش بین فاز ( تفاوت تنش سطحی ) اگر به طور کلی جبران کننده انرژی نباشد، جبران نمی شود.
معنی کلمه پراکندگی در فرهنگ عمید

معنی کلمه پراکندگی در دانشنامه آزاد فارسی

پراکندگی (آمار). پَراکندگی (آمار)(dispersion)
در آمار، پخش شدگی داده ها نسبت به نقطه ای مرکزی، معمولاً میانگین حسابی. انحراف معیار و واریانس ازجمله شاخص های پراکندگی اند.
پراکندگی (شیمی). پَراکندگی (شیمی)(dispersion)
در شیمی، توزیع ذرات ریز کلوئیدی. در گوگرد کلوئیدی پاشیدگی عبارت است از ذرات ریز گوگرد در سیستم آبی. پراکندگی ذرات چرک به کمک شوینده از کاربردهای مهم آن است.
پراکندگی (فیزیک). پَراکندگی (فیزیک)(scattering)
در فیزیک، انحراف یا بازتاب تصادفی جریانی از ذرات یا باریکه ای از تابش، اعم از نور یا ذرات دیگر، در مواجهه با ذرات ماده ای که جریان باریکه از آن عبور می کند.
ذرات آلفا. ذرات آلفایی که در گذر از برگۀ نازکی از طلا پراکنده می شوند، نخستین شواهد قانع کننده برای این ادعا بودند که اتم ها دارای هسته های مثبت بسیار چگال و بسیار کوچک اند. ارنست رادرفورداز ۱۹۰۶ تا ۱۹۰۸، با ترتیب دادن آزمایش هایی کمترین فاصله ای را که هر ذرۀ آلفا می تواند در برخورد شاخ به شاخ به هستۀ طلا نزدیک شود، در حدود ۱۴-۱۰ متر برآورد کرد. او نتیجه گرفت که شعاع هستۀ طلا نباید از این مقدار بیشتر باشد. بیشتر ذرات آلفایی که به طرف برگۀ طلا شلیک می شدند بدون هیچ گونه انحرافی از آن عبور می کردند، اما اندکی از آن ها در جهت های متفاوت پراکنده می شدند، و کسر بسیار بسیار کوچکی از آن ها نیز به طرف چشمۀ ذرات باز می گشتند. این نتیجه آن چنان او را شگفت زده کرد که نوشت: «در واقع، مثل این است که گلولۀ توپ ۴۰ سانتی متری را به طرف لایه ای از دستمال کاغذی شلیک کنید و ببینید که گلوله برمی گردد و به شما می خورد».
نور.نور پراکنده شده از هر سطح ناهموار، مثل سطح ورقه ای از کاغذ، نیز براثر بازتاب تصادفی و تحت زاویه های مختلف از هر قسمت سطح پدید می آید. صورت ظاهرِ یکنواخت و مات این سطوح، و ناتوانی آن ها در تشکیل تصویر، برخلاف آنچه در آینه ها دیده می شود، به همین سبب است. نور در رویارویی با ذرات معلق در گازها و مایعات نیز پراکنده می شود. رنگ های سرخ و زردی که هنگام طلوع و غروب خورشید پدید می آیند ناشی از این واقعیت اند که نور سرخ کمتر از نور آبی در رویارویی با ذرات گرد و غبار موجود در جوّ پراکنده می شود. هنگامی که خورشید در مجاورت سطح افق قرار دارد، نور آن ضخامت بیشتری از جو را می پیماید و از لایۀ غبارآلوده تر جوّ می گذرد. به این ترتیب، نور آبی بر اثر پراکندگی از آن خارج می شود و نور سرخ، پس از عبور از جوّ نزدیک به افق، به چشم ناظر می رسد.

جملاتی از کاربرد کلمه پراکندگی

پس مجاهدت دوستان فعل حق باشد اندر ایشان بی اختیار ایشان، و آن قهر و گدازش بود و گدازشی بود که جمله نوازش بود. و مجاهدت غافلان فعل ایشان باشد اندر ایشان به اختیار ایشان و آن تشویش بود و پراکندگی و دل پراکنده از آفت بر آگنده بود. پس تا توانی از فعل خود عبارت مکن و اندر هیچ صفت نفس را متابعت مکن؛ که وجود هستی تو حجاب توست. اگر به فعلی محجوب بودی به فعلی دیگر برخاستی چون کلیت تو حجاب است تا بکلیت فنا نگردی، شایستهٔ بقا نگردی؛ «لأنَّ النَّفْسَ کَلْبٌ باغٍ، وجِلْدُ الکَلْبِ لایُطَهَّرُ اِلّا بِالدِّباغِ.»
نه از باد گل را پراکندگی نه بر سایه از تیغ مهر اعتدا
قطرهٔ بحر وجودم گهر ناب شود خویشتن را ز پراکندگی ار جمع کنم
همان‌طوری‌که گفته شد، فارسی‌آموزان خارجی با اهداف متنوعی زبان فارسی را می‌آموزند و پراکندگی جمعیتی آن‌ها به گستره کل جهان است. به‌علاوه، عواملی چون انگیزه، نیاز و امکانات آموزشی موجب شده‌است که سرعت یادگیری زبان فارسی توسط فارسی‌آموزان یکسان نباشد؛ بنابراین مؤسسات آموزشی زبان فارسی و مراکز آموزش زبان فارسی در رایزنی‌های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، می‌توانند متناسب با میزان پیشرفت فارسی‌آموزان خود ساعات آموزشی را با توجه به جدول زیر افزایش دهند:
قوله: قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ ابتداء این آیت بزبان اهل طریقت بجمع و تفرقت باز می‌گردد تُحِبُّونَ اللَّهَ تفرقت است، یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ جمع است. تُحِبُّونَ اللَّهَ خدمت شریعتست، یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ کرامت حقیقت است خدمت از بنده بخدای بر شود، و الیه الاشارة بقوله: إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ. کرامت از خدای به بنده فرو آید، و هو المشار الیه بقوله: وَ رَبَطْنا عَلی‌ قُلُوبِهِمْ. هر چه از بنده شود تفرقت است بفرض معلول، بپراکندگی موصول. هر چه از خدای آید جمع است، پاک باشد بی‌غرض، آزاد باشد از هر علت. نظیر این آیت و معنای جمع و تفرقت آنست که رب العالمین گفت: وَ لَمَّا جاءَ مُوسی‌ لِمِیقاتِنا وَ کَلَّمَهُ رَبُّهُ جاءَ مُوسی‌ عین تفرقت است و کَلَّمَهُ رَبُّهُ حقیقت جمع. تفرقت صفت اهل تکوین است، و جمع صفت اهل تمکین. موسی ع در مقام تکوین بود. نه‌بینی که چون خدای با وی سخن گفت از حال بحال گشت، و تغیّر و تلوّن در وی آمد؟! تا کس در روی وی نتوانست نگرستن! و مصطفی (ص) اهل تمکین بود، و در عین جمع لا جرم بوقت رؤیت و مکالمت در حال استقامت و تمکن بماند، و یک موی بر اندام وی متغیر نگشت. ثمره روش موسی ع با تفرقت این بود که: وَ قَرَّبْناهُ نَجِیًّا. ثمره کشش مصطفی ص در عین جمع این بود که: «دنی فتدلی» ای دنا منه الجبّار ربّ العزّة فتدلّی هکذا فسّره رسول اللَّه.
در شرح پراکندگی ماست، وگرنه زلف این همه سر، بهر چه در دوش تو دارد؟
که شرط تو در بندگی بندگی است دگر هر چه گویی پراکندگی است
اسب خزر همان‌طور که از نامش پیداست بومی منطقه شمال ایران بوده و پراکندگی فعلی آن از بهشهر در نزدیکی ترکمن‌صحرا تا تالش در غرب دریای خزر است. نام «اسبچه خزری» هم برای اشاره به این اسب به کار رفته‌است، که البته امروزه معتقدند این نام اشتباه است، چون اسب کاسپین در هیبت یک اسب کامل است.
چو مجلس ز جایی به جایی برند پراکندگی در میان آورند
از دلایل گسترش و پراکندگی جمعیت شیعیان در ایران، ناامنی‌هایی ناشی از سخت‌گیری هارون بر شیعیان و سرکوب قیام‌های علیه حکومت توسط حکومت‌های مختلفی از جمله مأمون بود. رفاه موجود در شهرهای ایرانی نیز در مهاجرت اعراب به ایران مؤثر بوده‌است. این موارد سبب شد تا شیعیانی که در قیام‌ها فعالیتی نیز نداشتند، به مناطق امنی در ایران مهاجرت نمایند که پراکندگی این طایفه را در پی داشت. اندک‌اندک و با افزایشِ کَمّی و کیفیِ شاگردان شیعیِ علی بن موسی الرّضا در ایران و به‌ویژه قم، شهر قم به مرکز شیعیان تبدیل شد و لقب «حرمِ اهلِ بیت» را کسب کرد.
ندانم چه افتاد مال ترا که چون خاطرت در پراکندگیست
چون ذره پراکندگی انشای ظهوریم جزما نُقطی‌کو  که بَر‌د منتخب ما
سفر چهارم موسی، سفر تعب بود اشارتست بسفر مریدان در بدایت ارادت، سفر ریاضت و احتمال مشقّت، تهذیب سه چیز را: نفس را، و خوی را، و دل را تهذیب نفس سه چیز است: از گله وا آزادی آوردن، و از غفلت وا بیداری، و از گزاف وا هشیاری. و تهذیب خوی سه چیز است: از ضجر وا صبرآئی، و از بخل وا بذل، و از مکافات با عفو. و تهذیب دل سه چیز است: از هلاک امن با ترس آیی، و از شومی نومیدی وا برکت امید آیی. و از محنت پراکندگی دل با آزادی دل آیی. و مادّت این تهذیب سه چیزست: اتّباع علم، و غذاء حلال، و دوام ورد و ثمره آن سه چیزست: سرّی باطلاع مولی آراسته، و جانی بمهر سرمدّیت افروخته، و علم لدنی بی واسطه یافته.