معنی کلمات "فرهنگ معین" - صفحه 20
- اسبک
- استثمار
- برگرفتن
- استعمال
- اسب
- اهرم
- بازداشتگاه
- الغرض
- بازی
- بشار
- ایماق
- اویماق
- اجفان
- برجستن
- برومندی
- باکره
- بستار
- الکترود
- استقراض
- اهتدا
- ارتداد
- بربستن
- برگردانیدن
- باحور
- افطار
- اتود
- استیل
- ارزنده
- استون
- بالعکس
- بستن
- اجود
- اجتناب
- احتشام
- بالن
- امنیت
- ایاب
- ارشاد
- امد
- الحق
- بزغاله
- استواری
- اسقاط
- استرلینگ
- برانگیختن
- احمق
- بزرگ داشتن
- افتضاح
- آچار
- اسکات
- اراذل
- اعلاميه
- اوراق کردن
- بارگاه
- امتحان
- اسماع
- امتنان
- استکشاف
- استمداد
- امارت
- باکس
- اغرب
- باستان
- بریه
- دفزک
- بدنما
- ایان
- انگه
- خان خانی
- بخشیده
- افشان
- احراق
- اسما
- ابریق
- الو
- آن گه
- اسپرغم
- اشباح
- آگین
- بخشایش
- احرار
- اورع
- بادکنک
- اصباح
- دارالاماره
- اکوان
- آکاردئون
- باجی
- افراط
- انحراف
- بذال
- القاب
- انگاشته
- ارژنگ
- احری
- انتهاء
- اضمار
- امهال
- احراز
- اولوالعزم
- بازیافت
- باران
- اطلال
- استراق
- ایمیل
- بجول
- بادامه
- باریدن
- اپتیک
- انتقالی
- تحبیر
- باقیات
- اسنه
- امن
- آفريدگار
- ارباب رعیتی
- انقراض
- اعرف
- بال
- اسری
- باجه
- اسار
- استقرار
- ابجد
- اوراق
- آزما
- اجزاء
- آبریز
- آزاده
- اصبع
- برخورداری
- بشولیده
- ارگ
- ارشک
- آهنگساز
- بشم
- اسرع
- بزغ
- اصلاب
- ارواح
- آشور
- ابطال
- انقطاع
- اسکاف
- بدعت
- باهم
- اشتاد
- انگیختن
- برزن
- جندره
- جندک
- تکنوکرات
- تکنی کالر
- تکه تکه
- ثورت
- تورنسل
- توریث
- توزه
- توفي
- بیرگ
- خیلاء
- خیبت
- خیس کردن
- خنگسار
- خو باز کردن
- خواب بستن
- خرگواز
- خرگوشک
- خریر
- خجلان
- خدیش
- آشوفتن
- آفاقی
- تکلان
- تکمله
- تکند
- ثيل
- ثکلی
- جنم
- جهان گشایی
- جهانوطنی
- جویده
- جَوز
- جکوزی
- جگرآور
- جگوار
- حدیده
- حرامخوار
- حرجول
- حرص خوردن
- حظر
- حق آب و گل
- حق حساب
- خجول
- خاکانداز
- خایه مال
- خباط
- خبایث
- خانه شاگرد
- خانمان سوز