معنی کلمات "فرهنگ معین" - صفحه 70
- متقارن
- احاله
- متقبل
- متقدم
- متقلب
- متقن
- متقوم
- متقی
- متمتع
- متمثل
- متمدن
- متمرد
- متهاجم
- متهم
- متناهی
- متناقض
- متناوب
- متنبه
- متنزل
- متنعم
- متنفذ
- متنفر
- متمسک
- متمشی
- متملق
- متمنی
- متمیز
- متن
- متنازع
- متنافر
- متنکر
- متنفس
- متنوع
- متوالی
- متوجه
- متوضا
- متوطن
- متوفی
- متوقع
- متوقف
- متولد
- مته
- متهتک
- متواتر
- متواری
- متوازی
- متواضع
- متوحش
- متورم
- متکلم
- متکی
- متیقن
- متیل
- متین
- متینگ
- مثاب
- متولی
- متوهم
- متون
- متوکل
- متکا
- متکافی
- متکثر
- متکفل
- متکلف
- ماهیچه
- ماهیگیر
- ماهی گیر
- کین ایرج
- مرغب
- مایه دار
- محنت
- محنت
- میخوش
- می خوش
- میلی متر
- میلیمتر
- ناسپاس
- نا سپاس
- میان پرده
- میانپرده
- منش
- نیکو
- وهم
- بهمنش
- میان دار
- میاندار
- میان بر
- میانبر
- میانه رو
- میانهرو
- میان بند
- میانبند
- موسیقیدان
- موسیقیدان
- مورمور
- مور مور
- مهمانخانه
- مهمانخانه
- مهمان خانه
- منطقةالبروج
- منطقة البروج
- مادر بزرگ
- مادربزرگ
- نرگدا
- یال و کوپال
- نر گدا
- نشانه
- نشانه
- نشان
- نشان
- نصف النهار
- نصفالنهار
- نرم افزار
- نرمافزار
- نعل بند
- نعلبند
- نام برده
- نامبرده
- یکهو
- کلید شدن
- نخست وزیر
- نخستوزیر
- جانفزا
- مقفع
- مزدکی
- جمعآوری
- مجدر
- کردنگ
- دبنگ
- دند
- پدرسالاری
- هم چند
- درنا
- واگوی
- دوست
- خانواده
- مفرح
- جان فزا
- کارآمد
- مشاوره
- پاد
- رهاننده
- رساننده
- هلو
- شب رنگ
- حاضر جوابی
- کشکول
- نمکدان
- حاضرجوابی
- مثانه
- مثاله
- مثالب
- مثال
- مثابه
- مثابت
- متیمن
- متکبر
- مجازی
- مجالس
- مجالست
- مجامع
- مجامعت
- مجاملت
- مجامله
- مجان
- مج
- مجاب
- مجادله
- مجاذبت
- مجاز
- مجازات
- مثانی
- مثبت
- مثقب
- مثل آوردن
- مثل زدن
- مثلا
- مثلاً
- مجری
- مجریه
- مجس
- مجسطی
- مجسم
- مجسمه
- مجعد
- مجعول
- مجذوم
- مجرا
- مجرب
- مجرد
- مجردات
- مجرم
- مجروح
- مجرگ
- مجتنب
- مجتهد
- مجد
- مجدانه
- مجدب