مثلا

بود آینه وجود عالم مثلا وان آینه را وجود ما و تو جلا

مثلا اگر چنان گمان کند که ناخوشی تکبر را ندارد، امتحان کند خود را به دوش کشیدن خیک آبی از کوچه، یا پشته ای هیمه از بازار به خانه.

در بسیاری کشورها مثلاً ایالات متحده آمریکا، استاد معین عضو رسمی هیئت علمی آن دانشگاه نیست، اما می‌تواند در دانشگاه دیگری عضو هیئت عملی تمام وقت باشد.

خانه‌های آرایه توسط اندیس مشخص می‌شوند که یک عدد صحیح است، مثلاً خانه شماره ۵ یعنی خانه‌ای که

مثلاً در فارسی اصطلاح دست شما درد نکند برای همه شناخته شده و مورد پذیرش است.

جرعه جام جلالش مثلا موج زنی است که فلک رخنه کن از قوت و قلزم شکن است

جل نفس الرّسول عن ان تسامی ضل قوم بغو لمثلک مثلا

هر که دورست ز معنی به حقیقت دیوست گر به صورت مثلا یوسف کنعان باشد