متوهم

معنی کلمه متوهم در لغت نامه دهخدا

متوهم. [ م ُ ت َ وَهَْ هَِ ] ( ع ص ) گمان برنده. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). اندیشنده و گمان برنده و خیال کننده. || ترسیده و ترسناک. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه متوهم در فرهنگ معین

(مُ تَ وَ هِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) گمان برنده ، خیال کننده .

معنی کلمه متوهم در فرهنگ عمید

کسی که دچار وهم وخیال شده باشد، گمان برنده، خیال کننده.

معنی کلمه متوهم در فرهنگ فارسی

گمان برنده، خیال کننده، کسی که دچاروهم وخیال شده باشد
( اسم ) ۱ - گمان برنده خیال کننده . ۲ - ترسنده خوفناک جمع : متوهمین .
گمان برنده

جملاتی از کاربرد کلمه متوهم

در کنه صفات تو که آیینه ی ذاتست بینش متحیر شد و دانش متوهم
همیشه در حذر آنکه کی نماید خیل مدام ازان متوهم که کی رسد الغار
در قسمت ۶ از فصل ۱۰، الگور را برای اولین بار، شخصیتی متوهم معرفی می‌کند که به دنبال جلب توجه دیگران است و دوستی ندارد.