مجادله
معنی کلمه مجادله در فرهنگ معین
معنی کلمه مجادله در فرهنگ عمید
۲. ستیزه، دشمنی.
۳. (اسم ) سورۀ پنجاه وهشتم قرآن کریم دارای بیست ودو آیه.
معنی کلمه مجادله در فرهنگ فارسی
باهم جدال کردن، نزاع وستیزوخصومت کردن
۱ - ( مصدر ) ستیزیدن . ۲ - خصومت کردن با کسی . ۳ - ( اسم ) ستیزه خصومت : گفتم نباید که در میدان مکاشفه و مجادله افتد ... ۴ - مباحثه در مسئله ای ( علمی ادبی دینی و غیره ) بطوری که هر یک از طرفین بخواهد رای خود را بر دیگری تحمیل کند .
سوره پنجاه و هشتمین از قر آن
معنی کلمه مجادله در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه مجادله در دانشنامه اسلامی
...
معنی کلمه مجادله در ویکی واژه
خصومت، جدال.
جملاتی از کاربرد کلمه مجادله
سوره مجادله سوره ۵۸ از قرآن است و ۲۲ آیه دارد.
پس از مرگ سویاتسلاو فرزندان او بر سر قدرت به مجادله پرداختند. اولِگ و یاروپولک، در ۹۷۶، جنگیدند که اولگ در آن نبرد کشته شد. در سال ۹۷۷ ولادیمیر نیز وارد رقابت با یاروپولک شد و نهایتاً او را کشت.
این داستان برپایه گفتگویی شکل میگیرد میان یک نویسنده و فردی بینام (شاید یک منتقد). این گفتگو دو قصه را در کنار هم پیش میبرد؛ یکی قصهای به نام «آقای اسبقی برمیگردد» که نویسنده نوشته و دیگری ماجرایی واقعی که داستان برپایه آن شکل گرفتهاست. همینطور از طریق بازگویی این دو قصه، و مجادله میان منتقد و نویسنده، دو نوع برخورد با داستاننویسی نیز ارائه میشود.
ایران در این میانه، نه اندر صف جدال نی مانده زین مجادله، بی بهره و بری
وجه دوم: «کتب» بمعنی «قضی»، چنان که در سورة المجادله گفت: کَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ. همانست که در سورة الحج گفت: کُتِبَ عَلَیْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ، و در آل عمران گفت: لَبَرَزَ الَّذِینَ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ، و در سورة التوبة گفت: لَنْ یُصِیبَنا إِلَّا ما کَتَبَ اللَّهُ لَنا ای قضی اللَّه لنا.
گر یابم از تو تربیت ای شاه بشکنم بازار نفس ناطقه گاه مجادله
یک عمر در میانة ما و نگاه دوست بیزحمت مجادله گفت و شنید بود
گه مجادله اندر صف نبرد زند بسینه خصم اندرون سنان سخن
موضوع حقوق بالای مدیران دولتی ایران به جنجالی رسانهای و مجادلهای سیاسی بدل شد. رسانههای محافظهکاران در ایران بابت حقوقهای بالای مدیران حملات بسیاری را متوجه دولت حسن روحانی کردند. در مقابل، طرفداران دولت گفتند فساد مالی و اداری کنونی در اقدامات دولت محمود احمدینژاد ریشه دارد.
از این سو باد با نیروی قدرت به راهی میرود که طبیعت نشان دادهاست. چونگ تزو این منطق را برای انسان صادق میداند و میگوید: «انسان نباید دربارهٔ بزرگ و کوچک، بلند و پست، درست و نادرست مجادله کند بلکه باید همه چیز را به تقدیر و تغییر تائو بسپارد که اگر چنین کند در وحدت طبیعت به باد و مار و هزارپا خواهد پیوست.»
مکن به چرخ پی نیک و بد مجادله فیّاض زمان عیش سرآمد زمان غصّه سرآید
علمی که مجادله را سبب است نورش ز چراغ ابو لهب است
آرزوی قلبی هیزل ملاقات با نویسنده کتاب محبوبش، پیتر ون هوتن، است که در حال حاضر در آمستردام زندگی میکند. با کمک آگوستوس و پس از مجادله بسیار با والدین و پزشکانش بالاخره موفق میشود راهی این سفر شود.
کار این راه بر معامله نیست در رهِ جهد خود مجادله نیست
اختراع قوم یهود (عبری: מתי ואיך הומצא העם היהודי?) تحقیقی در خصوص تاریخنگاری قوم یهود نوشتهٔ شلومو ساند استاد تاریخ در دانشگاه تل آویو است. این کتاب مجادله داغی را ایجاد کرد.
فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْراهِیمَ الرَّوْعُ ای الفزع وَ جاءَتْهُ الْبُشْری بالولد، البشری البشارة مصدر کالرّجعی یُجادِلُنا ای اخذ یجادلنا فحذف للدّلالة علیه، و المعنی: یجادل رسلنا. این مجادله آن بود که چون فریشتگان گفتند: إِنَّا مُهْلِکُوا أَهْلِ هذِهِ الْقَرْیَةِ ابراهیم گفت با فریشتگان: أ رأیتم ان کان فیها خمسون من المسلمین أ تهلکونهم؟ قالوا: لا، قال: اربعون؟ قالوا لا، قال: عشرة؟ قالوا: لا، حتّی بلغ الواحد قالوا: لا، قال: إِنَّ فِیها لُوطاً و هو مؤمن، قالُوا نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَنْ فِیها الایة. إِنَّ إِبْراهِیمَ لَحَلِیمٌ ای رزین عاقل وقور أَوَّاهٌ یعنی رحیم مُنِیبٌ ای راجع الی الطّاعة «حلیم» در قرآن، ابراهیم راست و پسر او را و یحیی را آنجا که گفت: وَ سَیِّداً یعنی حلیما و مصطفی (ص) یوسف را گفت: ان کان لحلیما ذا اناة.
و علامت آن، آن است که تو را مضایقه نباشد از آنکه مطلب حق از جانب غیر تو ظاهر شود و علامت مجادله آن است که اگر سخن حق بر زبان آن طرف جاری شود ترا ناخوش آید و خواهی آنچه تو می گوئی صحیح باشد و آن را به طریق جدال بر خصم تمام کنی و نقص و خلل کلام او را ظاهر سازی همچنان که مذکور شد اولی مذموم نیست، بلکه ممدوح و نتیجه قوت معرفت و بزرگی نفس است ولی دومی مذموم و منهی عنه، و باعث هیجان غضب، و حصول حقد و حسد است از هر دو جانب.