متنفذ
معنی کلمه متنفذ در فرهنگ معین
معنی کلمه متنفذ در فرهنگ عمید
معنی کلمه متنفذ در فرهنگ فارسی
( اسم ) آنکه بر دیگران تسلط و نفوذ دارد صاحب نفوذ جمع : متنفذین . توضیح این کلمه ساختگی است زیرا تنفذ در لغت عرب نیامده و بجای آن نافذ و نفوذ ( بفتح اول ) و نفاذ ( بفتح اول و تشدید دوم ) مستعمل است .
جملاتی از کاربرد کلمه متنفذ
از قرن ۱۵ تا ۱۸ میلادی، خانوادههای متنفذ ایالات و شهرهای سراسر ایتالیا از طریق مجمع انتخاب پاپ به خانوادههای دارای مناصب قدرت میپیوستند یا از طریق کسب جایگاه کلیسایی، به درجات اشرافی ارتقا مییافتند. این خانوادهها آزادانه با اشرافزادگان ازدواج میکردند. مانند سایر خانوادههای نجیبزاده، آنهایی که هم پول و هم قدرت پاپی داشتند، میتوانستند کمون یا زمینهای دیگر بخرند و در نتیجه راه خود را برای ایجاد نظام خانوادهای پدرسالارانه و اشرافی را باز کنند.
ادیب بیضایی اولین فرد از خانوادهٔ بیضایی بود که بهایی شد. پس از او برخی از برادرهایش از جمله نعمتالله ذکایی بیضایی به دیانت بهایی گرویدند. در اوایل پیدایش مشروطیت، در نتیجه تحرکات اهالی آران و هم دسیسه متنفذین محلی، ناگزیر با خانواده به کاشان کوچید. سپس در عدلیه کاشان مشغول خدمت شد و از آنجا به اداره دارایی منتقل شد و تا پایان زندگی در آن اداره به سر برد.