معنی کلمات "فرهنگ معین" - صفحه 72
- مخابرات
- مخاریق
- مخاصم
- مخاصمه
- مخاض
- مخاط
- مخاطب
- مخاطر
- مخاطره
- یکوری
- یکپارچه
- یکی یکی
- یکی
- یگان
- یگانه
- یگانگی
- یگونه
- ییلاق
- حذق
- حق به جانب
- خاطر آزرده
- خاضع
- خادمه
- خرست
- یکه تاز
- یکه سوار
- یکه
- یکور
- یکدک
- یکران
- یکرنگ
- یکره
- یکسان
- یکسره
- یکسو شدن
- یکسو کردن
- یکسوار
- یکشنبه
- یکطرفه
- یکدست
- یکدستی
- یکدش
- یکدل
- یکدله
- یک طرفه
- یک لاقبا
- یک لخت
- یک نورد
- یک هشتم
- یک ور
- یک چند
- یکایک
- یکبار
- یکباره
- یکبارگی
- یکتا
- یکتاپرست
- یکتایی
- یکجانبه
- یکدانه
- یکان
- یک کاسه
- یک کلمه
- یک گره
- یک
- یونیسف
- یوگا
- یَمن
- یِم
- یک اسبه
- یک انداز
- یک تنه
- یک تیغ
- یک جا
- یک دل
- یک رو
- یک روند
- یک زبان
- یک زخم
- یک سان
- یک سر
- یک سره
- یویو
- یک پهلو
- یک کاره
- یونجه
- یون
- یوزپلنگ
- یوزک
- یوسف آرا
- یوغ
- یوم البعث
- یوم الحساب
- یوم الدین
- یوم
- یومیه
- یومالحساب
- یومالدین
- یواش
- یواقیت
- یوبه
- یورت
- یورتمه
- یورش
- یوز
- یوزه
- ینابیع
- ینبوع
- ینگه
- ینگی
- یهود
- یهودی
- یهوه
- یله
- یلک
- یم
- یمام
- یمن
- یشم
- یشمی
- یشک
- یطاق
- یعسوب
- یعقوب
- یقینا
- یقیناً
- یشت
- فتن
- شفا
- مفتتن
- مطاوع
- ترکب
- نیابه
- نکایت
- مستکره
- رذیلت
- حزن
- پیوسته شدن
- صلت
- تاسی
- رافت
- عالما
- همایون آثار
- کاسه گرفتن
- تابید
- مستلقی
- طاس باز
- شیرجه
- ناوشکن
- کدیور
- درآمدن
- یله کردن
- پیشین
- هشیار
- نرمی
- تلطف
- تألف
- مخلف
- خلف
- بوزینه
- رياض
- حيل
- چندبر
- هالوژن
- پاگاه
- کشتکار
- شخم
- فرویش
- فسخ
- قطره دزد
- لاطایل
- لدیغ
- ماکزیموم
- مرموق
- مستسقی
- مغبوط
- ملدوغ
- مومیایی
- دست مزد
- رخیص
- سرخوش
- صایل
- طاقدیس
- طایل
- عنبرینه
- خوزی
- توسعه
- ثریا
- تبخیر
- تفت
- تیتراژ
- جلو
- حجیم
- خوشه
- خیط
- تبرا
- جگر
- دادخواست
- دایی
- دریاچه