معنی کلمات "فرهنگ معین" - صفحه 83
- ناطور
- ملعقه
- مستأنف
- پیش بردن
- کوکبه
- حذور
- جامل
- قمع
- فضایل
- تمثیل
- بیگار
- پکن
- کماندار
- مرتبط
- توازی
- زردی
- مره
- مرهم
- مروارید
- مروای نیک
- مروت
- مروج
- مرود
- مرفق
- مرفه
- مرق
- مرمی
- مرنو
- مرغانه
- مرغزن
- مرغوا
- مرغوب
- مرغول
- مرغوله
- مرکب
- مرکبات
- مرغزار
- مرفوع
- مرور
- مروی
- مري
- مرغ سلیمان
- مرغ عیسی
- مرغ چمن
- مرغابی
- مزدوج
- مزدور
- مزدیسنا
- مزراق
- مزرد
- مزروع
- مزعفر
- مزغ
- مزایده
- مزبق
- مزبله
- مزبور
- مزج
- مزجات
- مزح
- مزدحم
- مزاح
- مزاحم
- مزاحمت
- مزاحه
- مزارع
- مزایا
- چشم زده
- ماموم
- هتاکی
- پادرمیانی
- کتلت
- پالتو
- کلنجار
- نبا
- یاجوج
- یاداور
- مدافعه
- مداقه
- گیومه
- یائسه
- گیاهک
- مذکور
- مرا کردن
- گهنبار
- گندله
- گلچین کردن
- گل سازی
- گل سر سبد
- گشت زدن
- گزمه
- گریه انداختن
- گرمازده
- گردهمایی
- نام اور
- گرانیگاه
- ناوبان
- پرده بازی
- مضیع
- پارگک
- پرسنگ
- پروزن
- پشت پایی
- پزیدن
- کورسو
- پاتیناژ
- نام بردار
- ناسیونالیسم
- وننگ
- نازک خیال
- کنتور
- کراوات
- نعایم
- گریاندن
- گاوزبان
- هنگامه گیر
- کستل
- چربه
- کین سیاوش
- وافد
- معادات
- پرستارزاده
- چشیدنی
- گترم
- کناز
- پرکنده
- مصایب
- پالیده
- پایچه
- پاانداز
- هفتکشور
- منضود
- پاک سازی
- نروک
- نفریده
- دهره
- پیش تاز
- واگویه
- مطیب
- مطاوعت
- معول
- نهان خانه
- پلی استر
- کارورز
- نیکوسگال
- مزون
- هلیدن
- گرو بستن
- پرندک
- چلیم
- کیمونو
- پاده بان
- مماثلت
- مستهام
- مصعد
- واگشت
- مستطیر
- کفیل
- نهنج
- نهشل
- چشم روشنی
- کبور
- آجان
- هم دندان
- مستبشر
- نشیط
- معشار
- کفاء
- نامحصور
- چوشک
- پیشکش کردن
- چهارضلعی
- پاراکلینیک
- کاگل
- موتاب
- کبکبه
- کارستان
- ناغوش
- پرده شناس
- گالوانومتر
- کش رفتن
- همشاگردی
- کلیپس
- گازرگاه
- وفق دادن
- نغوله
- هفت پرگار
- وريد
- نابیوس
- چیلان
- نوشاندن
- ژیانی
- پرواری
- مواثیق
- کفنده
- چهارمیخ
- ملتوی
- معقرب
- مسخر شدن
- منجز