مستطیر

معنی کلمه مستطیر در لغت نامه دهخدا

مستطیر. [ م ُ ت َ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از استطارة. ساطع و منتشر: صبح یا برق یا شیب یا شر مستطیر. ( اقرب الموارد ). بردمیده. ( منتهی الارب ). آشکار : یوفون بالنذر و یخافون یوماً کان شره مستطیرا. ( قرآن 7/76 ). || غبار برآمده و پریشان. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || متفرق و پراکنده. ( اقرب الموارد ). || سگ و اشتر به گشنی آمده. ( منتهی الارب ). رجوع به استطارة شود.

معنی کلمه مستطیر در فرهنگ معین

(مُ تَ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - درخشان . ۲ - منتشر.

معنی کلمه مستطیر در فرهنگ عمید

پراکنده، منتشر.

معنی کلمه مستطیر در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - درخشان . ۲ - منتشر.

جملاتی از کاربرد کلمه مستطیر

سپیده دم مستطیرست گویی دمیده بر اطراف خاور شکوفه
ز (یوماً کان شر امستطیرا) گرامان خواهی پذیر از «یطعمون» ایتام و مسکین و اسیران را
شب برنایی از فطیر بود پیر چون صبح مستطیر بود
در شامگاه عمر چو وقت سحر مرا صبحی دمید از بن هرموی مستطیر