منجز

منجز

معنی کلمه منجز در لغت نامه دهخدا

منجز. [ م ُ ج ِ ] ( ع ص ) وفاکننده وعده و رواکننده حاجت. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) :
همه امرش به کام دل روان باد
همه آهنگ او را دهر منجز.منجیک.|| چست و چالاک. ( ناظم الاطباء ). || داروی مسهل. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).
منجز. [ م ُ ن َج ْ ج َ ] ( ع ص ) حاجت رواشده. برآورده شده. وفاشده. || قطعی. مسلم. رجوع به مدخل بعد شود.
- عقد منجز. رجوع به ذیل عقد شود.

معنی کلمه منجز در فرهنگ معین

(مُ نَ جَّ ) [ ع . ] (اِمف . ) روا شده (حاجت )، وفا شده (وعده ).
(مُ جِ ) [ ع . ] (اِفا. ) وفاکننده ، روا کنندة حاجت .

معنی کلمه منجز در فرهنگ عمید

۱. رواکنندۀ حاجت.
۲. وفاکنندۀ وعده.

معنی کلمه منجز در فرهنگ فارسی

رواشده، حاجت رواشده
۱ - ( اسم ) وفا کننده ( وعده ) روا کننده ( حاجت ) . ۲ - چست چالاک . ۳ - داروی مسهل

معنی کلمه منجز در دانشنامه عمومی

منجز ( به عربی: منجز ) یک منطقهٔ مسکونی در لبنان است که در شهرستان عکار واقع شده است. منجز ۵٫۹۲ کیلومتر مربع مساحت و ۹۴۳ نفر جمعیت دارد و ۳۵۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

معنی کلمه منجز در ویکی واژه

وفاکننده، روا کنندة حاجت.

جملاتی از کاربرد کلمه منجز

آی پارا فیلمی به کارگردانی محرم زینال زاده و نویسندگی علی تیموری، عبدالرضا منجزی ساختهٔ سال ۱۳۷۷ است.
پینو در وزن ۱۳۰ کیلوگرم کشتی فرنگی مسابقات قهرمانی کشتی جهان ۲۰۱۹ نورسلطان حاضر بود که نوین سویلیا از هند، هیکی نابی از استونی، مراد رامانوف از قرقیزستان و امیر قاسمی‌منجزی از ایران را شکست داد و به فینال رسید. وی در دیدار نهایی به رضا کایالپ از ترکیه باخت و به مدال نقره وزن ۱۳۰ کیلوگرم رسید.
بلند مرتبه میری که عهد او ستوار بزرگوار وزیری که وعد او منجز
روی انس بن مالک قال قال رسول اللَّه (ص): «من وعده اللَّه عزّ و جلّ علی عمل ثوابا فهو منجزه له، و من وعده علی عمل عقابا فهو بالخیار».
مقالید هنر را گشته حافظ مواعید کرم را گشته منجز
اسدالله منجزی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون ایران است.
نمدارخون منجزی، اَی کُـر بی دا / چپ و راست تیر اِیوَنه، کافر نَبینا