مواثیق

معنی کلمه مواثیق در لغت نامه دهخدا

مواثیق. [ م َ ] ( ع اِ ) ج ِ میثاق. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). عهد و پیمانها و استواریها، و این جمع میثاق است که به معنی عهد و پیمان و استواری باشد. ( غیاث ) ( آنندراج ) : مقدمات عهود و سوالف مواثیق را طلیعه آن کرده. ( کلیله و دمنه ). شتر... عهود و مواثیق شیر پیش خاطر آورد. ( کلیله و دمنه ). میان ایشان برای اتحاد ذات البین و موافقت جانبین و خلوص وداد و قیام به جواب اعدا و اضداد، مواثیق مؤکد گشت. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 125 ). میان ایشان مواثیق و عهود مؤکد رفت و اتحادی صادق ظاهر شد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 78 ). او را مستظهر گردانید به مواثیق و عهود... ( ترجمه تاریخ یمینی ص 65 ). بدین عهود و مواثیق و شروط و پیمان به پسران خود وصیت کنم. ( ترجمه تاریخ قم ص 251 ). و رجوع به میثاق شود. || ج ِ موثق. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به موثق شود.

معنی کلمه مواثیق در فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ میثاق ، عهدها.

معنی کلمه مواثیق در فرهنگ عمید

= میثاق

معنی کلمه مواثیق در فرهنگ فارسی

پیمانها، جمع میثاق
( اسم ) جمع : میثاق عهد ها : [ امروز به ایمان و مواثیق صفای کلی ظاهر کردی ... ] ( نفثه المصدور چا . یز . ۱۳ )

معنی کلمه مواثیق در ویکی واژه

جِ میثاق ؛ عهدها.

جملاتی از کاربرد کلمه مواثیق

و امّا العهود فکثیرة مواثیق اللَّه علی عباده عهود و اوامره ایّاهم عهود، و النذور و المواعید و الذمم عهود، و العقود بین النّاس عهود، و عهود الصّحبة عهود، و منه قول الشّاعر:
إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا الآیة... آن گه که پیشوایان بیزاری کنند و برگردند از پس روان ایشان، یعنی روز قیامت آن گه که عذاب خداوند بینند، پیشوایان سران و مهتران مشرکان‌اند و پس روان ضعفا و سفله ایشان، که امروز بر پی آنان میروند، و بگفت و فعل و اشارت ایشان از راه می‌افتند، فردا در قیامت آن مهتران ایشان را گویند لم ندعکم الی الضلالة ما شما را بر بیراهی نخواندیم و نه فرمودیم، و شیاطین همچنین از آدمیان بیزاری گیرند و مهتر شیاطین گوید «ما أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ» قوله. وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ الباء هاهنا بمعنی عن کقوله تعالی فَسْئَلْ بِهِ خَبِیراً. ای عنه، ای و تقطّعت عنهم الوصلات الّتی کانت بینهم فی الدنیا من العهود و المواثیق و الارحام و المودّات و الانساب و الاسباب. هر پیوندی که میان ایشان بود در دنیا از عهد و پیمان و دوستی و خویشی و نسب و سبب همه بریده گردد.
ببندگی جناب تو از دل صافی زمانه داده مواثیق و چرخ بسته عهود