گریه انداختن

معنی کلمه گریه انداختن در لغت نامه دهخدا

گریه انداختن. [ گ ِرْ ی َ / ی ِ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) در تداول عامه یا به گریه انداختن. گریاندن. گریانیدن :
چو عشق افگند در دل شور مژگان گریه اندازد
جهد هر گه که برقی لاجرم باران شود پیدا.سنجر کاشی ( از آنندراج ).

معنی کلمه گریه انداختن در فرهنگ معین

( ~ . اَ تَ ) (مص م . ) (عا. ) گریاندن ، گریانیدن .

معنی کلمه گریه انداختن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) بگریه وا داشتن . یا به گریه انداختن . گریاندن .

جملاتی از کاربرد کلمه گریه انداختن

در ۲۲ آوریل ۲۰۱۳، اِی جِی بتل رویالی را برد و فرصت مبارزه علیه قهرمان (کیتلین) را بدست آورد. در قسمتی از ان اکس تی با کیتلین مبارزه کرد و باخت. در ۱۰ ژوئن، رازی از کیتلین را فاش کرد و با سرزنش و به گریه انداختن او را ترک کرد. ۶ روز بعد بالاخره با شکست او، اولین قهرمانی دیوازش را گرفت. همان شب در حال جشن گرفتن بود که با استفانی مک من روبرو شد و بالاخره کیتلین به او حمله کرد. هفته‌های بعد هم اِی جِی و لنگستون به مسخره کردن کیتلین ادامه دادند. در «مانی این ذ بنک» هم در مسابقه قهرمانی زیگلر و دل ریو، ناگهان وارد رینگ شد و با کمربند دیواز خود به دل ریو ضربه زد.