چوشک

معنی کلمه چوشک در لغت نامه دهخدا

چوشک. [ ش َ ] ( اِ ) کوزه را گویند که لوله داشته باشد و آن را بلبله نیز خوانند. ( جهانگیری ). کوزه لوله دار را گویند. ( برهان ) ( فرهنگ نظام ) ( ناظم الاطباء ). کوزه لوله دار کوچک مأخوذ از چوشیدن که بمعنی مکیدن است. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). بلبلی. چون لوله آن رادر دهن گذاشته آب میخوردند. شاید تشبیه به مکیدن پستان شده که چوشیدن است. ( فرهنگ نظام ). کوزه کوچک آبخوری. از چوشیدن است یعنی مکیدن. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه چوشک در فرهنگ معین

(شَ ) (اِ. ) کوزة لوله دار.

معنی کلمه چوشک در فرهنگ عمید

کوزۀ کوچک لوله دار، بلبله.

معنی کلمه چوشک در ویکی واژه

کوزة لوله دار.

جملاتی از کاربرد کلمه چوشک

چوشکست‌کشتی‌ات از قضا به محیط‌گم شو و برمیا که مباد غیرت سوختن فکند چوتخته به ساحلت
سؤال بوسه مارا زلب جوابی ده بزیر لعل چوشکر مدار پنهان در
پیچوشکین به حبس ابد محکوم گردید و خواندن حکمش توسط قاضی ۴۵ دقیقه طول کشید و در پایان که از او پرسیده شد آیا از جرمش مطلع شده او که دست بسته در قفسه‌ای شیشه‌ای قرار داشت گفت:"کر نیستم"
نبود چوشکوار تر از عدل هرکه را لذتش بمذاق
گفتم به لب چوشکر نابی بگفت لیک لذت کسی ز شکر نابم نمی برد
زچهره ی عدوت، گشت عیش من چوشکر که عیشها را شیرین کند چو شکر زر
بر عود تربت تو چوشکر بسوختیم از شکرت بپرس که: این آتش از کجاست؟
پیچوشکین اولین قتل خود را در سال ۱۹۹۲ با قتل دوستش مرتکب شد که آن را اولین عشق خود به قتل توصیف می‌کند.