هم دندان. [ هََ دَ ] ( ص مرکب ) هم سن. همسال. ( یادداشت مؤلف ) : نه شان ز دزدان ترس و نه از مصادره بیم نه خشک ریش ز همسایه و ز هم دندان.فرخی.|| باجناغ. همریش. ( یادداشت مؤلف ).
معنی کلمه هم دندان در فرهنگ معین
( ~. دَ ) (اِمر. ) هم نبرد، حریف .
معنی کلمه هم دندان در فرهنگ فارسی
هم سن همسال
معنی کلمه هم دندان در ویکی واژه
هم نبرد، حریف.
جملاتی از کاربرد کلمه هم دندان
الغرض موجب این تفصیل و شرح همین است که شاهزاده اعظم روحی فداه همه وقت طالب و راغبند که بواسطه خطوط شما کشف اسرار فرمایند و حفظ اخبار. درین صورت طرز ارادت های شما مقتضی آن است که هر که آید بارسال ذرایع و اعلام وقایع پردازید. اگر ملک مثل الف هیچ ندارد مخلصان دیگر دارید که مانند شین هم نقطه دارند و هم دندانه و هم مد و هم دایره.
بباید کشتن آن ملعونسگان و خاکساران را که گرگان تیز کردستند هم چنگال و هم دندان
همه با تیر هم رخت و همه با نیزه هم خوابه همه با شیر هم شیر و هم با پیل هم دندان
به ذوق سدره و طوبی تو هم دندان به سوهان زن امل کام جهانی را به این مسواک میمالد
آنکه هم تن داد و هم تن را روان هم به ما نان داد و هم دندان نان