مدافعه

معنی کلمه مدافعه در لغت نامه دهخدا

مدافعه. [ م ُ ف َ / ف ِ ع َ / ع ِ ]( از ع اِمص ) مدافعة. مدافعت. رجوع به مدافعت شود.

معنی کلمه مدافعه در فرهنگ معین

(مُ فِ عَ یا عِ ) [ ع . مدافعة ] (مص م . ) ۱ - یکدیگر را راندن و دور کردن . ۲ - دفاع کردن .

معنی کلمه مدافعه در فرهنگ فارسی

یکدیگررا راندن ودورکردن، دفاع کردن
(مصدر ) ۱- همدیگر را راندن و دور کردن دفاع کردن : از بیم جان دلها بر مرگ نهاده بمدافعه و مقابله بایستادند . ۲ - حمایت و جانبداری کردن از کسی جمع : مدافعات .

معنی کلمه مدافعه در ویکی واژه

مدافعة
یکدیگر را راندن و دور کردن.
دفاع کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه مدافعه

در طول مدت محاصره حاتم بیگ اردوبادی و رئیس ایل جلالی وفات یافتند. سرانجام پس از جدال‌های سخت و محاصره‌ای طولانی، امیر بیگ تسلیم شد و با جمعی از کرد‌ها به اردوی دولتیان آمد؛ زمانی که قرا حسن خان فرمانده قشون آمد ناگهان کرد‌ها به قصد کشتن وی تیغ کشیدند؛ امراء دولت با دیدن اوضاع متقابلاً به مدافعه پرداخته و ایشان را کشتند و قلعه را متصرف شدند.
بریگنده (تیپ) هفتم حمله به دیسنته (روش انزال هوایی) (تاجیکی: Бригадаи ۷-уми ҳамла ба десанти) یگان پیاده‌نظام چترباز بخشی از قشون‌های مابیلی تحت نظارت وزارت مدافعه جمهوری تاجیکستان می‌باشد و در پایتخت این کشور دوشنبه واقع شده‌است.
این نوع از مدافعه اغلب به عنوان مکملی برای مسئولیت فرماندهی در نظر گرفته می شود.