گشت زدن

معنی کلمه گشت زدن در لغت نامه دهخدا

گشت زدن. [ گ َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) سیر کردن و گردیدن. ( آنندراج ) :
به زندان غمم چون لاله در خون کی بود یارب
که چون نرگس قدح بر کف زنم گشت چمن با او.بنای هروی ( از آنندراج ).

معنی کلمه گشت زدن در فرهنگ معین

(گَ. زَ دَ ) (مص ل . ) سیر کردن ، گردیدن ، گردش کردن .

معنی کلمه گشت زدن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) سیر کردن تفرج کردن .

معنی کلمه گشت زدن در ویکی واژه

سیر کردن، گردیدن، گردش کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه گشت زدن

کارمیدانی آنلاین چالش‌های فنی جدید عرضه می‌کند. طبق رهنمودهای جامعه انسان‌شناسان آمریکا انسان شناسانی که یک جامعه را بررسی می‌کنند باید اطمینان حاصل کنند که افراد آن جوامع می‌دانند که در حال مطالعه شدن هستند و به داده‌هایی که انسان‌شناس تولید می‌کند دسترسی دارند. گرچه بیشتر تعاملات جوامع برخط به صورت عمومی برای همه در دسترس است تا بخوانند و ممکن است سال‌های طولانی باقی بماند. انسان شناسان دیجینالی عنوان می‌کنند که سطح گشت زدن در جوامع برخط و غربال کردن آرشیوهای عمومی اخلاقی است.
جمهوری اسلامی به طرز مؤثری زنان را برای پیشبرد برنامه سیاسی اش به حرکت درآورد. بسیاری از ارگانهای نظارتی زنان بسیاری را برای گشت زدن در خیابان و نظارت بر حجاب استخدام کرده‌اند. بسیج خواهران در ۱۹۸۰ تأسیس شد. یک اعلامیه رسمی بسیج خواهران در ۱۹۸۶ از عدم استفاده از نیروی زنان در جبهه‌ها انتقاد می‌کند: «گرچه امام عزیز گاهی زنان را به سیاست و وجوب جهاد و دفاع فرا می‌خواند و از آنان می‌خواهد مربی و الهام بخش مردان باشند آیا بقیه هم با زنان به همان میزان که رهبر انقلاب احترام می‌گذارند رفتار می‌کنند؟» قطعاً این تلاشها برای برانگیختن احساسات مردم به منظور حمایت از جنگ انجام می شده‌است.