هتاکی

معنی کلمه هتاکی در لغت نامه دهخدا

هتاکی. [ هََ ت ْ تا ]( حامص ) پرده دری. بی شرمی. بی حیایی. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه هتاکی در فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (حامص . ) ۱ - پرده دری . ۲ - بی شرمی ، بی حیایی .

معنی کلمه هتاکی در فرهنگ فارسی

۱- پردهدری . ۲- بی شرمی بی حیایی .

جملاتی از کاربرد کلمه هتاکی

بذرپاش در دوران کارشناسی در دانشگاه شریف سرپرست بسیج دانشجویی بود. در همان اوایل تحصیل دانشگاهی، او نشریه بهاران را که عنوان بهترین نشریه دانشجویی را به خود گرفته بود، تأسیس کرد. وی از سال دوم تحصیل به عضویت بسیج دانشجویی درآمد و یکی از فعالیت‌های او برخورد با فعالان دانشجویی در تجمع اعتراضی دانشجویان در خصوص حکم اعدام هاشم آغاجری در سال ۱۳۸۲ بود. در همان سال وی در مصاحبه‌ای با یکی از نشریات شریف در خصوص فعالیت خود در این تجمعات چنین گفت: «هر جا هتاکی باشد ما هستیم.» از دیگر اقدامات او در آن سالها می‌توان به «شکستن تریبون دانشجویان دانشگاه علامه» (سال ۸۱) یا «ورود به دفتر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شریف» (سال ۸۲) اشاره کرد.
در این آشفته‌بازار، همه حرمت‌ها شکسته شده بود و بازار تهمت و افتراء و هتاکی در محافل و تظاهرات در روزنامه به حدی رواج داشت که نمونه آن روزنامه «شورش» به مدیریت کریم‌پور شیرازی با توهین‌های فراوان به مرحوم آیت‌الله کاشانی بود. روزنامه شورش کاشانی را «جاسوس انگلیس» می‌خواند و در هر شماره پرچم انگلیس را روی عمامه ایشان به تصویر می‌کشید و مبتذل‌تر آنکه تصویر چند زن را بر روی عبای ایشان نقش می‌کرد که نه تنها از نظر سیاسی بلکه از نظر اخلاقی، شأن آن سید بزرگوار را پائین بیاورد.