معنی کلمات "لغت نامه دهخدا" - صفحه 90
- متمشی
- متملق
- متمنی
- متمیز
- متن
- متنازع
- متناظر
- متنافر
- متنکر
- متنفس
- متنوع
- متوالی
- متوجه
- متوشالح
- متوطن
- متوفی
- متوقع
- متوقف
- متول
- متولد
- متنی
- مته
- متهتک
- متواتر
- متواری
- متوازی
- متواضع
- متوحش
- متورم
- متوسطه
- متکلم
- متکی
- متی
- متیقن
- متیل
- متین
- مث
- مثاب
- متولی
- متوهم
- متون
- متوکل
- متکا
- متکافی
- متکثر
- متکفل
- متکلف
- صاحب بن عباد
- جابی
- ماهیچه
- ماهیگیر
- ماهی گیر
- کین ایرج
- ماه آفرید
- مرغب
- مایه دار
- محنت
- محنت
- میانکوه
- میانکوه
- میخوش
- می خوش
- میلی متر
- میلیمتر
- می دانی
- میدانی
- میگساری
- می گساری
- ناسپاس
- نا سپاس
- نامنظم
- نا منظم
- میان پرده
- میانپرده
- میانرودان
- منشن
- منش
- نیکو
- وهم
- بهمنش
- میان رودان
- میان دار
- میاندار
- میان بر
- میانبر
- پیسک
- میانه رو
- میانهرو
- میان بند
- میانبند
- مگسران
- مگس ران
- موسیقیدان
- موسیقیدان
- مورمور
- مور مور
- مهمانسرا
- مهمانسرا
- مهمانخانه
- مهمانخانه
- مهمان خانه
- مهر ماه
- مهرماه
- منطقةالبروج
- منطقة البروج
- مادر بزرگ
- مادربزرگ
- نرگدا
- نر گدا
- نشانه
- نشانه
- نشان
- نشان
- نشرکردن
- نشر کردن
- نصف النهار
- نصفالنهار
- نعل بند
- نعلبند
- نفرتانگیز
- نفرت انگیز
- نالهکردن
- نام برده
- نامبرده
- نام بردن
- نامبردن
- یکهو
- کلید شدن
- ناپدید شدن
- ناپدیدشدن
- ناله کردن
- نخست وزیر
- نخستوزیر
- جان افروز
- جان افزا
- جانفزا
- مقفع
- مزدکی
- واتیکان
- مجدر
- کردنگ
- پشت گردن
- دبنگ
- دند
- هم چند
- درنا
- واگوی
- دوست
- خانواده
- دلگشا
- مفرح
- جان فزا
- کارآمد
- درنتیجه
- مشاوره
- عامری
- قتله
- زرعه
- داروشناسی
- خاقانی
- تاج بخش
- پاد
- چینود
- رهاننده
- رساننده
- هلو
- تاجبخش
- مه لقا
- شب رنگ
- رامک
- ظهران
- حاضر جوابی
- کشکول
- نمکدان
- حاضرجوابی
- مثانه
- مثالی
- مثاله
- مثالب
- مثال
- مثابه
- مثابت
- متیمن
- متکبر
- مجازی
- مجالس
- مجالست
- مجامع
- مجامعت
- مجاملت
- مجامله
- مجان
- مجانا
- مجاب
- مجادله
- مجاذبت
- مجار
- مجارستان
- مجاز
- مجازات