مهمان سرا. [ م ِ س َ ] ( اِ مرکب ) مهمانخانه. سرای خاص مهمانان. میهمان سرا. میهمان سرای. ثوی : دیده ام خلوت سرای دوست در مهمان سراش تن طفیل و شاهد دل میهمان آورده ام.خاقانی.ز درویش خالی نبودی درش مسافر به مهمانسرا اندرش.سعدی ( بوستان ). || فندق. هتل. مهمانخانه. فنتق. || رباط. جایی که پیوسته به فقیران و مسکینان طعام دادندی مانند مزارات و خانقاهها و لنگرها : اهل مهمان سرای عالم را لطف عام تو میزبان باشد.وحشی.|| کنایه از دنیا و روزگار است. ( آنندراج ).
معنی کلمه مهمانسرا در فرهنگ عمید
۱. [مجاز] دنیا. ۲. [قدیمی] = مهمان خانه
معنی کلمه مهمانسرا در فرهنگستان زبان و ادب
{inn} [گردشگری و جهانگردی] نوعی واحد پذیرایی، عمدتاً در حومۀ شهر، که غذا و نوشیدنی عرضه می کند و ظرفیت محدودی نیز برای اقامت دارد
شنیدم که یک هفته ابنالسبیل نیامد به مهمانسرای خلیل
نزل خاصان است درد و داغ این مهمانسرا با چه استحقاق داغ بی شمارم داده اند؟
از فیلمها یا مجموعههای تلویزیونی که وی در آنها نقش داشتهاست، میتوان به ترفند، عروس جنگ، موج جرم و جنایت، تبر، پاپ ژان پل دوم، مهمانسرا، قضاوت درباره فراچیشکا کووسا، پیروزی روح و زندگی برای زندگی: ماکسیمیلیان کلبه اشاره نمود.
پوشیدن نظر ز جهان، کنج خلوتش دیدن ز روی عبرت، مهمانسرای او
مقبره فضل بن موسی بن جعفر مربوط به سدهٔ ۹ است و در جهرم، ۲۰ کیلومتری مهمانسرای جهرم واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۱ مهر ۱۳۵۳ با شمارهٔ ثبت ۱۰۰۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
نمایشنامههایی از او نظیر «خرده جنایتهای زَناشویی» و «مهمانسرای دو دنیا» و آثاری از مجموعه داستان «گلهای معرفت» مانند «میلارپا»، «ابراهیم آقا و گلهای قرآن»، «اسکار و خانم صورتی» و «سوموکاری که نمیتوانست تنومند شود» همراه چندین رمان دیگر به فارسی ترجمه شدهاند.
عملیات ساخت فاز دوم ساختمان آموزشی و سلف سرویس با مساحت ۵۳۸۷ مترمربع زیربنا در ۴ طبقه با امکانات (کلاس – آزمایشگاه – کارگاه – اتاقهای اداری – سالن آمفی تئاتر – آشپزخانه – سلف سرویس کارکنان و اساتید و مهمانسرا) آغاز شدهاست.
کند چون میزبان همتش ترتیب مهمانی فلک مهمانسرا گردد کواکب میهمان باشد
اهل مهمانسرای عالم را لطف عام تو میزبان باشد
با جگر خوردن قناعت کن که این مهمانسرا جز غم روزی ندارد روزی آمادهای
از فیلمها یا مجموعههای تلویزیونی که وی در آنها نقش داشتهاست، میتوان به وُلین، در تاریکی، مهمانسرا، فهرست شیندلر و پیانیست اشاره نمود.
گر به دل خوردن شوی قانع درین مهمانسرا می توان صائب به چرخ سفله استغنا زدن
ز درویش خالی نبودی درش مسافر به مهمانسرای اندرش
تو را از خرگه مهمانسرای فضل خدای به حجره خرد از گلشن فلک خوان است
پی یک لقمه در مهمانسرای عالم حاجت هوس تا دست شوید آبروها ریختن دارد