عامری

عامری

معنی کلمه عامری در لغت نامه دهخدا

عامری. [ م ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به قبیله بنی عامر از قبائل عرب است که سرسلسله ایشان عامربن صعصعةبن معاویةبن بکربن هوازن بودو این عنوان عامری در رجال لقب ابان بن کثیر و احمدبن رشید و اسماعیل بن جعفر و حاشدبن مهاجربن و حبةبن بعلبک و حسین بن عثمان و عبیدبن کثیر و عثمان بن عیسی وجمع بسیاری دیگر است. ( از ریحانة الادب ج 3 ص 51 ).
عامری. [ م ِ ] ( اِخ ) لبیدبن ربیعةبن مالک. رجوع به لبید شود.
عامری. [م ِ ] ( اِخ ) یحیی بن بکر عامری یمنی ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوزکریا از فضلاء و محدثان عامه بود. وی به سال 893 هَ. ق. درگذشت. از تألیفات او است : بهجة المحافل فی السیر و المعجزات و الشمائل. ( ریحانةالادب ). و رجوع به معجم المطبوعات ج 2 ص 1261 شود.
عامری. [ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ساحل بخش اهرم شهرستان بوشهر. واقع در 33 هزارگزی جنوب باختر اهرم در ساحل دریا، کنار راه ساحلی سابق. محلی است جلگه گرمسیر، مرطوب و مالاریایی. 416 تن سکنه دارد. آب آن از چاه تأمین میشود و محصولات آن غلات دیمی و خرماست. اهالی به کشاورزی و صید ماهی اشتغال دارند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).
عامری. [ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان لیراوی بخش دیلم شهرستان بوشهر. واقع در 12هزارگزی شمال دیلم و شش هزارگزی ساحل در کنار راه فرعی دیلم به هندیجان. محلی است جلگه گرمسیر، مرطوب و مالاریایی و 500 تن سکنه دارد. آب آن از چاه تأمین میشود. محصولات آن غلات دیم و سبزیجات است و اهالی به کشاورزی اشتغال دارند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).

معنی کلمه عامری در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان لیراوی بخش دیلم شهرستان بوشهر : در ۱۲ کیلومتری شمال دیلم و ۶ کیلومتری ساحل دریا کنار راه فرعی دیلم - هندیجان : جلگه و گرمسیر و مرطوب : ۵٠٠ تن سکنه : آب از چاه : محصول غلات دیم سبزی : شغل زراعت .
دهی است از دهستان لیروای بخش دیلم شهرستان بوشهر .

معنی کلمه عامری در دانشنامه عمومی

عامری (تنگستان). عامری یا بندر عامری، روستایی بندری است از توابع بخش دلوار در شهرستان تنگستان استان بوشهر ایران.
این روستا در دهستان بوالخیر قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت آن ۲۵۸۱ نفر ( ۷۴۲ خانوار ) می باشد. و در سال ۸۵ جمعیت آن ۳۲۱۵ نفر بوده است.
بندر عامری در ۷۰ کیلومتری جنوب شرقی بوشهر قراردارد. عمده ترین فعالیت اقتصادی اهالی بندر عامری صیادی و تجاری است. بر اساس اطلاعات موجود تعداد صیادان عامری ۶۵۰ نفر به همراه ۶۰ فروند لنج و میزان صید ۱۵۹۱ تن می باشد. [ نیازمند منبع]

معنی کلمه عامری در دانشنامه آزاد فارسی

عامِری
طایفۀ بزرگ و قدیمی عرب ایران، از طوایف مناطق کویری و شهرها و روستاهای اطراف کویر. اعراب عامری عمدتاً در شاهرود، نایین، اردستان، بم و کرمان، خور و بیابانک و جندق و برخی نواحی کویری ایران سکونت دارند و گروه هایی از عامریان نیز در شهرهای قم، کاشان، سمنان و دامغان ساکن شده اند. تبار قومی و زمان ورود عامریان به ایران نامعلوم است و نشانه ای که بیانگر تعلق این مردم به گروه بنی عامر بن صعصعه باشد در دست نیست. با این همه، گمان می رود که اینان در قرون اول اسلامی وارد ایران شده باشند. میرزا علی عرب عامری در ۱۰۰۶ق ضمن جنگ با ازبکان در حدود خراسان کشته شد. میرشمشیرخان عامری در آغاز سلطنت شاه سلطان حسین صفوی، ظاهراً حاکم بخشی از منطقۀ نایین (احتمالاً اردستان) بوده و در جنگ با مهاجمان بلوچ که تا سیاه کوه گرمسار پیش آمده بودند، شرکت داشته است. میررفیع خان عامری، حاکم ناحیۀ بیابانک، در اوایل سلطنت کریم خان زند برای مدتی یزد را تصرف کرد. فرزندش اسماعیل خان عامری به خدمت دولت زندیه درآمد و در پادشاهی جعفرخان زند با محمدحسن خان عامری، حاکم جندق، و میرمحمدخان عرب زنگویی، حاکم طبس، متحد شد و به جنگ با جعفرخان زند برخاست. اینان بعدها به قاجاریان پیوستند. حکومت اردستان تا انقراض قاجاریه با خوانین عامری بود. حکومت بسطام، شاه کوه و شاهرود در اواخر دولت کریم خان زند در دست آقاسی خان عامری بود. آقامحمدخان قاجار پس از غلبه بر ذوالفقارخان عامری، حکومت بسطام و شاهرود را از دست خوانین عامری خارج کرد.

معنی کلمه عامری در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عامری (ابهام زدایی). عامری ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • ابوجندل عاصی بن سهیل عامری، ابوجندل عامری، عاصی (عمرو) بن سهیل بن عمرو از تیره بنی عامر از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)• بدرالدین محمد بن رضی الدین غزی عامری دمشقی، بدرالدین محمد بن رضی الدین غزی عامری دمشقی نویسنده کتاب المطالع البدریة فی المنازل الرومی• خداش بن زهیر عامری، کنیه اش ابو زهیر، از شاعران بزرگ و مشهور قبیله قیس و از شعرای جاهلی• لبید عامری، از شخصیت های به نام دوران صدر اسلام و از شعرای قدرتمند عرب
...

جملاتی از کاربرد کلمه عامری

امان‌الله عامری از سیاستمداران ایرانی بود، که در دوره‌ نوزدهم بعنوان نماینده کرمان در مجلس شورای ملی حضور داشت.
احمد عامری سیاست‌مدار و مدیر اجرایی ایرانی بود، که در دوره بیستم مجلس شورای ملی به‌عنوان نماینده اهواز از استان خوزستان در مجلس شورای ملی حضور داشت. وی از ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۰ شهردار اهواز بود.
قسمت شرقی شهر ابتدا شکل گرفت و محلهٔ عامری و خیابان ۲۴ متری تقریباً اولین قسمت‌های اهواز جدید بودند.
چون سید عامری چنان دید از گریه گذشت و باز خندید
امان‌الله خان عامری فرزند سردار مجلل و قمرالملوک اسفندياری در تاريخ ١٣ مهر ١٢٩٢ در شهر کرمان چشم به جهان گشود.تحصیلات ابتدایی را در ایران گذراند و سپس برای ادامه تحصیل به پاریس رفت ولی به دليل شروع جنگ جهانی دوم دانشکده را ناتمام رها کرده و در سال ١٣١۶ به ايران بازگشت. او در دوره نوزدهم به نمایندگی از مردم کرمان وارد مجلس شد. سرانجام امان الله عامری در تاریخ ٢۶ مردادماه ١٣٨١ چشم از جهان فروبست.
با سید عامری به یک بار گفتند چه حاجت است پیش‌آر
شیخ الاسلام گفت: آن نه بیمست، که آن هیبت اجلال است مجنون عامری گفت:
با سید عامری در آن باب گفت آفت نارسیده دریاب
امیرحسین عامری سیاست‌مدار ایرانی بود، که در دوره بیست و دوم بعنوان نماینده اردستان در مجلس شورای ملی حضور داشت.
انداخت بساط داوری را زد بانگ سران عامری را
کان عاشق عامری نسب را مجنون لقب لبیب ادب را
در نام سلیم عامری بود در چاره‌گری چو سامری بود
ز صلب عامری میری امینش که از انصاف او آفاق مامون
گوشم شنید قصه مجنون عامری چشمم بدید قصهٔ خود زان عجیب‌تر
حدیث لیلی و مجنون عامری بگذار مخوان فسانه ی محمود غزنوی و ایاز
بیست و شش سال بعد یعنی در سال ۱۲۹۹ ق (۱۸۸۲ م) حاج عبدالغفار نجم‌الملک از «قریه اهواز و قریب ۶۰ خانوار رعیت عرب» سخن گفته که «کدخدای آن شیخ نَبهان» است. [شیخ نَبهان عامری کعبی بازمانده همان کعبیانی است که پس از رفتن آل‌کثیر در قریهٔ اهواز نشیمن داشتند. قریه اهواز در حال حاضر قدیمی‌ترین محله شهر اهواز است که نام آن برگرفته از نام جدّ شیخ نَبهان یعنی عامر است و به محله «عامری» معروف است، در جوار این محله نیز محله‌ای است که آن را «اهواز قدیم» می‌گفتند. به احتمال زیاد قریهٔ اهواز در محل این دو محله بوده است.]
سُلَیم بن قیس هِلالی یا ابوصادق سُلَیم بن قیس عامری هلالی کوفی (۲ق-۷۶ق) (۶۹۵م-۶۲۰م) از شیعیان و از تابعین و اصحاب خاصّ علی بن ابیطالب و حسن بن علی و حسین بن علی و علی بن حسین است و محضر محمد باقر را هم درک کرده‌است.