معنی کلمه میانکوه در لغت نامه دهخدا
میانکوه. ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش اردل شهرستان شهرکرد، واقع در جنوب باختری شهرکرد با هوای کوهستانی و کوههای بلند و رودخانه های پرآب. محصول عمده آن غلات و برنج و میوه و صنایع دستی زنان جاجیم و قالی بافی است. این دهستان از 13 آبادی با 4077 تن جمعیت تشکیل شده است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10 ).، میان کوه. ( اِخ ) دهی از دهستان گرگانرود جنوبی بخش مرکزی شهرستان طوالش ، واقع در 8هزارگزی خاور هشتپر با 1095 تن سکنه. آب آن از گرگانرود و چشمه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).
میان کوه. ( اِخ ) دهی است از دهستان خالصه بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 26هزارگزی شمال باختری کرمانشاه. با 163 تن سکنه. آب آن از رودخانه و راه آن ماشین رو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).
میان کوه. ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش چاپشلو شهرستان دره گز، واقع در جنوب باختری دره گز. هوای آن سردسیر و دیه ها از چشمه و رودخانه مشروب می شوند. محصول عمده آن غلات و پنبه و میوه و لبنیات است. این دهستان از 13 آبادی با3160 تن جمعیت تشکیل شده است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ). از بلوکات ولایت درگز خراسان و دارای 17 قریه است. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ).
میان کوه. ( اِخ ) یکی از دهستانهای دوگانه بخش مهریز شهرستان یزد و آن محدود است از شمال و باختر به بخش تفت از جنوب به دهستان مهریز و بخش تیر و از خاور به دهستان مهریز. هوای آن خوب و محل ییلاق مردم یزد است. میان کوه از 14 آبادی با 20269 تن جمعیت تشکیل شده است و محصول عمده آن غلات و حبوبات است. آب آن از چشمه و قنات تأمین می شود. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10 ). از بلوکات یزد و حد شمالی آن : حومه و مهریز.شرقی : مهریز و پشتکوه. جنوبی : پشتکوه. غربی : پیشکوه. مرکز: طرزجان. عده قراء 14. مساحت آن 16 فرسخ. جمعیت آن 11800 نفر است. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ).
میان کوه. ( اِخ ) نام کوهی است به اصفهان. ( یادداشت مؤلف ).