معنی کلمات "لغت نامه دهخدا" - صفحه 199
- کاوی
- کاویان
- کاویانی درفش
- کاویدن
- کاپادوکیه
- کاپوت
- کاپیتال
- کاپیتالیسم
- کتانی
- کرنب
- کرنای
- کرنا
- کرن
- کرمکش
- کتره
- کتبی
- کتایون
- کرو
- کرها
- کره
- کروم
- کرنگ
- کروموزوم
- کروز
- کروشان
- کروفر
- کرور
- کروت
- کروخان
- کروبی
- کروب
- کرگ
- کرکر
- کرک
- کرچه
- کرپا
- کرپ
- کروی
- کروکودیل
- کروک
- کروه
- کرون
- کرگدن
- کلاهدوز
- کلاهدار
- کلاهبرداری
- کلاهبردار
- کلاه شکستن
- کلانتری
- کلان
- کلامی
- کلام
- کلاله
- کلال
- کلاغی
- کلاغ پر
- کلاش
- کلاسه
- کلاته
- کلات
- کل
- کل کل
- کل کرد
- کفزدن
- کفیده
- کفیدن
- کشمکش
- کشتار
- کسوف
- کزاز
- کنیسه
- کنیف
- کنیه
- که
- کها
- کهتر
- کهتری
- کهر
- کهربا
- کهسار
- کهل
- کهن سال
- کهنه
- کهنگی
- کوارتز
- کواره
- کواس
- کواش
- کواکب
- کوب
- کوبا
- کوثر
- کوخ
- کود
- کودتا
- کودره
- کودنی
- کلاهک
- کلاوه
- کلاً
- کلاچ
- کلاک
- کلاژ
- کلب
- کلبه
- کلبی
- کلر
- کما
- کمتر
- کمج
- کمد
- کمدین
- کمر بسته
- کمر کشیدن
- کمر گشودن
- کمردار
- کمردرد
- کمرساز
- کمست
- کمند
- کمه
- کمون
- کمپانی
- کمک کردن
- کمیل
- کنار گرفتن
- کنار
- کنارنگ
- کناره گیر
- کناره گیری
- کناری
- کناس
- کناغ
- کنام
- کنان
- کنانه
- کناک
- کنب
- کنبوره
- کند
- کندز
- کندش
- کندن
- کندنی
- کنده
- کندو
- کندواله
- کندوری
- کندی
- کنز
- کنس
- کنسرتو
- کنسرسیوم
- کنسرواتوار
- کنش
- کنشت
- کنیس
- کنیز
- کودکی
- کور کردن
- کوراب
- کوران
- کورت
- کوردین
- کورس
- گاني
- گانی
- گاه شمار
- گاه گاه
- گاه گیر
- گاه
- گاهنامه
- گاهگاه
- گاهگاهی
- گاهی
- گاهشماری
- گاو زمین
- گاو سامری
- گاو ماده
- گاو موسی
- گاو گردون
- گاوان
- گاوباز
- گاوبند
- گاودم
- گاودوش
- گاورس
- گاورسه
- گاوچران
- گاوی
- گاژ
- گبر
- گبز
- گبست
- گبه
- گت
- گتر
- گته
- گداخانه
- گداختن