کنان

کنان

معنی کلمه کنان در لغت نامه دهخدا

کنان. [ ک َ ] ( نف ، ق ) از: کَن ( کننده ) + ان ( پساوند بیان حالت ). در حال کندن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
به تک بادپایان زمین را کنان
در و دشت شد پر سر بی تنان.فردوسی.خلق چندان جمع شد بر گور او
موکنان جامه دران در شور او.مولوی.
کنان. [ ک َ ] ( ص ) به معنی کهنه. ( غیاث ). به فارسی کهنه. ( از آنندراج ). و رجوع به کَنانَه شود.
کنان. [ ک ُ ] ( نف ، ق ) از: کُن ( کننده ) + ان ( پساوند بیان حالت ). در حال کردن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). کننده و نماینده و همیشه به طور ترکیب استعمال می شود... ( ناظم الاطباء ). در ترکیب آید به معنی کننده و در حال کردن. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به ترکیبهای آشتی کنان ، اشارت کنان ، بازی کنان ، پرستش کنان ، پرهیزکنان ، تأمل کنان ، تبسم کنان ، تضرع کنان ، تفاخرکنان ، تفرج کنان ، تواضعکنان ، تماشاکنان ، جلوه کنان ، چالش کنان ، حکایت کنان ، خدمت کنان ، خواهش کنان ، رقص کنان ، زاری کنان ، ستایش کنان ، سرفرازی کنان ، سگالش کنان ، شادی کنان ، غلغل کنان ، فریادکنان ، فشافش کنان ، کرشمه کنان ، ملامت کنان ، ندبه کنان ، نصیحت کنان ، نظاره کنان ، نفرین کنان ، نیایش کنان و جز اینها شود. || ( پسوند ) مزید مؤخر امکنه : بلکنان.کوزکنان. کاغذکنان. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
کنان. [ ک ِ ] ( ع اِ ) پوشش و پرده هر چیزی. کِن . ج ، اَکِنَّة. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). پوشش. ( ترجمان القرآن ) ( دهار ) ( مهذب الاسماء ) ( غیاث ).
کنان. [ ک ِ ] ( ع اِ ) ج ِ کُنَّة. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). رجوع به کنة شود.

معنی کلمه کنان در فرهنگ فارسی

( صفت ) در ترکیب آید بمعنی کننده و در حال کردن زاری کنان ناله کنان .
جمع کنه

معنی کلمه کنان در دانشنامه عمومی

کنان ( انگلیسی: Canaan ) شرکت الکترونیک چینی است، که در سال ۲۰۱۳ تأسیس شد.

جملاتی از کاربرد کلمه کنان

ستاره‌ها بنگر از ورای ظلمت و نور چو ذره رقص کنان در شعاع نور جلال
بیشتر ساکنان دهوک کردهای سنی‌مذهب هستند و اقلیتی از آشوری‌ها نیز در آن زندگی می‌کنند.
و گویند آن شب که مالک دینار بمرد کسی در خواب دید که درهاء آسمان گشاده بودی و کسی می گویدی که مالک دینار از ساکنان بهشت است.
بازیکنان ارمنی زیادی در فوتبال باشگاهی ایران و همچنین تیم ملی فوتبال ایران بازی کرده‌اند.
من تفکر کنان که پیر خرد گفت بشنو که تا بدانی خوب
حباب مسکن اسپانیا در سال ۲۰۰۸ (۱۳۸۷) ترکید و باعث فروپاشی اقتصادی بخش‌های مربوط به مسکن و ساخت و ساز، اخراج گسترده کارکنان و کارگران و توقف روند تقاضای کالا و خدمات شد. تا پایان ماه مه ۲۰۰۹ (اردیبهشت ۱۳۸۸) نرخ بی‌کاری به ۱۸/۷٪ رسید. (۳۷٪ در بین جوانان)
گیسو چو خوشه بافته وز بهر عید وصل من همچو خوشه سجده کنان پیش عرعرش
امروز ساکنان چمن کوچ کرده اند بر روی باغ سبزه و سنبل نمانده است
مادر از سویی چنان گریه کنان زن ز یک سوی دگر نعره زنان
ساکنانش چون فرنگان ذوفنون در علوم جان و تن از ما فزون
هر طرف کان شوخ راند جامی بی صبر و دل از عقب افغان کنان چون دادخواهی بگذرد
پان ترکیسم از اواخر قرن نوزدهم یکی از عناصر اصلی در جعل جمهوری بخارا بود. در تمام نقاطی که ساکنانش پارسی‌زبان (تاجیک) بودند، مدارس به زبان ترکی جغتایی ایجاد شد و دانش‌آموزان تاجیک به اجبار به این مدارس می‌رفتند.
از آن طاق آن را خمیده است قد که روبد غبار از دل ساکنان
گاه حکایت گذار پایم از آسیب خار گاه شکایت کنان زانویم از بار سر