گاوی
معنی کلمه گاوی در لغت نامه دهخدا

گاوی

معنی کلمه گاوی در لغت نامه دهخدا

گاوی. ( ص نسبی ) منسوب به گاو. آبله گاوی. || ( حامص ) عمل کردن همچون گاو. چگونگی گاو. || بلاهت. نادانی :
گاو را بفروخت حالی خر خرید
گاویش بود و خری بر سر خرید.عطار.
گاوی. ( اِخ ) اسم قدیم مازندران است که به مرور زمان گاوباره شده. ( التدوین ). رجوع به گاوباره شود.
گاوی. ( اِخ ) دهی مخروبه از بخش مهران شهرستان ایلام ، واقع در 20000گزی خاور مهران ،کنار رودخانه گاوی. دشت ، زمستان در حدود هزار نفر از طایفه ملک شاهی که در ییلاق ارکواز سکونت دارند برای تعلیف احشام زراعت به این محل آمده در اوایل بهار مراجعت مینمایند. 3 آسیاب کنار رودخانه دارد که فقط در زمستان کار می کنند و آثار خرابه های زیادی در این محل دیده میشود. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).
گاوی. ( اِخ ) هشت فرسخ و نیم جنوبی تنگستان است. ( فارسنامه ناصری ص 207 ).

معنی کلمه گاوی در فرهنگ فارسی

دهی است از بخش مهران شهرستان ایلام واقع در ۲٠ کیلومتری خاور مهران . دشت در زمستان حدود هزار تن از طایفه ملک شاهی که در ییلاق ارکواز سکونت دارند برای چراندن دامهای خود باین محل می آیند . آثار خرابه های بسیار در اینجا دیده میشود .
۱ - مانند گاو بودن . ۲ - همچون گاو عمل . کردن . ۳ - بلاهت نادانی : گاو را بفروخت حالی خر خرید گاویش بود و خری بر سر خرید . ( عطار )
هشت فرسخ تنگستان

معنی کلمه گاوی در دانشنامه عمومی

گاوی (پیدمونت). گاوی ( پیدمونت ) ( به ایتالیایی: Gavi, Piedmont ) یک کومونه در ایتالیا است که در استان آلساندریا واقع شده است.
گاوی ۵۰٫۹ کیلومترمربع مساحت و ۴٬۶۲۲ نفر جمعیت دارد و ۲۳۳ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه گاوی

بجستند گاوی نکو و جوان همه مصر خرم ز پیرو جوان
سزاوارم به هر دردی که بینم چو گاوی را به دزداری گزینم
گاو گفتا بوده‌ام من سال‌خورد جفت آن گاوی کش آدم جفت کرد
گاوی چو برون آئی بنشسته بر اسب چونانکه برون آید دجال بخر بر
در سوره بقره به زنده شدن مرده‌ای که بنی اسرائیل پس از کشتن او در آن درگیری داشتند، با زدن بخشی از بدن قربانی (گاوی که نشانی آن را خداوند داده بود) اشاره شده است: «و گفتیم بزنید به او به بخشی از آن بدین گونه زنده می‌کند خداوند مردگان را و نشان می‌دهد آیه‌هایش را باشد که خردتان را به کار گیرید» سوره بقره آیه ۷۳.
در شهرستان رزن اندیس‌های متعددی از مس به صورت رگه‌ای وجود دارد. در شهرستان همدان هم در مناطقی مثل دره سیلوار وجود منابع گرافیت ثابت شده‌است. همچنین در مناطقی مثل منگاوی، دره سیمین، دره گنجامه و حیدره پشت شهر طلا با عیار قابل قبول تشخیص شده‌است ولی هنوز از نظر اقتصادی ارزیابی دقیق صورت نگرفته‌است.
تا دهان خود بیالاید به خون خواهد اندر ذبح گاوی را زبون
الدیا گاوینها ۸٫۲۲ کیلومترمربع مساحت و ۱٬۱۷۳ نفر جمعیت دارد.
.«شعرهای گاوی»، مشترک با ابوالقاسم تقوایی/ انتشارات نیماژ
چو آید قیامت ترازو به دست ز گاوی به خر بایدش بر نشست
آن که اجارت باید که بر منفعت بود و عین در میان نیاید. اگر بستانی یا رزی به اجارت بستاند تا میوه برگیرد یا گاوی به اجارت بستاند تا شیر وی را بود یا گاو نیمه دهد تا تعهد می کند و یک نیمه شیر برمی گیرد، این همه باطل بود که علف و شیر هر دو مجهول است، اما اگر زنی را به اجارت گیرد تا کودک را شیر دهد، روا بود که مقصود داشتن کودک بود و شیر تبع بود، همچون حبر وراق و رشته خیاط آن قدر تبعیت روا بود.
در نظر عده‌ای دیگر، کیهان در واقع یک گاو بود. رع در پیری از دست انسان‌ها عصبانی شد و خواست نابودشان کند اما نظرش تغییر کرد و سوار بر گاوی راهی آسمان‌ها شد؛ این گاو بالای زمین ایستاده و انسان‌ها شکمش را چون خورشید و ستاره می‌بینند.
نره گاوی چو کوه بر گردن آرد این‌جا گه‌ِ علف خوردن
گه شوی ملّاح در کشتی تن گه برون آری ز گاوی تو سخن
استان گاوی‌سومبر ۵٬۵۴۱٫۸۰ کیلومترمربع مساحت و ۱۳٬۲۴۰ نفر جمعیت دارد.
ز ریش گاوی خود غره شد بحلم تو دشمن نداند آنکه کند شیرگاه خشم تبسم
اشکفت گاوی مربوط به دوران پیش از تاریخ ایران باستان است و در شهرستان فیروزآباد، جاده فیروز آباد به شیراز، محوطه تنگاب واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۱۹۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.