گاوبند

معنی کلمه گاوبند در لغت نامه دهخدا

گاوبند. [ ب َ ] ( نف مرکب ) آنکه اجازه دارد با پرداخت حقی در قسمتی از ملک دیگری زراعت کند. مؤلف آنندراج آرد: گاوبند. ( فارسی ) :
بود رشوه قصاب را گاوبند
و گرنه شود کشته در گوسفند.
و معنی آن را ننوشته است. و رجوع به گاوبندی شود.

معنی کلمه گاوبند در فرهنگ معین

(بَ ) (ص فا. ) صاحبِ گاوی که می تواند با پرداخت سهمی در قسمتی از ملک دیگری زراعت کند.

معنی کلمه گاوبند در فرهنگ عمید

۱. (کشاورزی ) واحد زراعتی.
۲. (کشاورزی ) کسی که یک جفت گاو داشته باشد و با پرداخت سهمی در قسمتی از ملک دیگری زراعت کند.
۳. [قدیمی] صاحب گاو.

معنی کلمه گاوبند در ویکی واژه

صاحبِ گاوی که می‌تواند با پرداخت سهمی در قسمتی از ملک دیگری زراعت کند.

جملاتی از کاربرد کلمه گاوبند

ستور و سگ و گاو با گاوبند بهٔکجای هم گرگ و هم گوسپند
آب‌انبار شیخ سلیمان یک آب‌انبار تاریخی مربوط به دوره قاجاریه است که در شهرستان پارسیان، استان هرمزگان قرار دارد. این اثر در تاریخ یکم آذرماه ۱۳۸۸ با شمارهٔ ثبت ۲۸۱۶۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. این برکه در شهر پارسیان (گاوبندی)، بوستان ملت قرار دارد.
بعالم نیست طوطی را شکر بار که پیش گاوبندی خر کنی بار
زهی خر طبعی آخر ازتو چندی بآخر میچمی از گاوبندی