گتر
معنی کلمه گتر در فرهنگ عمید
۲. تکه پارچه ای که مانند ساق پوتین می دوزند و برای محافظت ساق پا از سرما، برف، و باران روی کفش و بالای مچ پا می بندند.
معنی کلمه گتر در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه گتر
چون به خانه وی رسید سوراخی دید به غایت تنگ. گفت: ای محال اندیش این چه بود که کردی؟ خانه تو چنین خرد و جثه من چنین بزرگ، نه خانه تو از این بزرگتر تواند شد نه جثه من از این خردتر، میان من و تو صحبت چون درگیرد و مجالست چون صورت پذیرد؟
در خیال تو مرا از هوس تنهایی خلوتی تنگتر از خانه ی زین می بایست
تنگتر گشته مرا دل به بر از دیده مور تلختر گشته مرا کام ز زهر دم مار
و بدان که هرکه به ترک دنیا بگوید برای اظهار سخاوت یا بایستی دیگر جز طلب آخرت، وی زاهد نبود و بدان که فروختن دنیا به آخرت زهدی عظیم است، اما ضعیف است به نزدیک اهل معرفت، بلکه عارف آن بود که آخرت از پیش وی برخیزد همچنان که دنیا که بهشت نیز هم نصیب شهوت خشم و فرج شکم است، بلکه بدین هم به چشم حقارت نگرد و خود را بزرگتر از آن دارد که هرچه بهایم را در آن شرکت باشد از شهوت بدان التفات کند. بلکه از دنیا و آخرت جز حق تعالی را نخواهد و جز به معرفت و مشاهدت وی قناعت نکند و هرچه جز وی است در چشم وی حقیر گردد.
گوشه دل که بود تنگتر از دیده مور عرصه ملک سلیمان سحرخیزان است
دلتنگتر از میمم چون در طمع و بیمم من قرص به دو نیمم چون شکل قمر گیرم
بود از خاتم بر او ملک سلیمان تنگتر در دل چون شیشه ام چون آن پری پیکر نشست؟
پیر گفت: ای جوان، پیران را حرمت دار، تا ثمرات جوانی بیابی و با بزرگان بساز تا دولت زندگانی بیابی، با پیران پیشی مجوی، تا پایمال نگردی و با بزرگتران بیشی مگوی، تا بدحال نشوی. هر که بر اسیران نبخشاید، بامیری نرسد و هرکه پیران را حرمت ندارد بپیری نرسد.