گاورس
معنی کلمه گاورس در فرهنگ معین
معنی کلمه گاورس در فرهنگ عمید
معنی کلمه گاورس در فرهنگ فارسی
( اسم ) گیاهی است از تیر. گندمیان و از دست. غلات که دانه هایی شبیه ارزن دارد و با ارزن از یک نوع است و در حقیقت گونه ای ارزن است که دانه هایش درشت تر است و پوستش نیز از پوست ارزن زبرتر است . دانه های این گیاه را بیشتر بکبوتران دهند گورس جاورس جاورس هندی گاورس هندی چینه : شهریست خرم و آبادان و کشت ایشان گاورس است . یا گاورس هندی . گاورس . یا گاورس سیم . ستاره .
معنی کلمه گاورس در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه گاورس
گاورسه چو کرد می ندانی بایدت سپرد زر به زرگر
از مسام گاو زرین شد روان گاورس زر چون صراحی را سر و حلق کبوتر ساختند
نان گاورس و زرّه برباید خوان خود را بدان بیاراید
شرط دهم آن که در هیچ طعام سلم ندهد، چون راس مال طعامی باشد چون جو و گندم به گاورس و غیر آن، به سلم ندهد.
در خراسان گاورس در پخت یک نوع آش به نام توگی استفاده میشود. از آرد آن برای نان نیز استفاده میشود. خوراک مورد علاقه پرندگان ازجمله مرغ و کبوتر نیز میباشد. در بیسکویتسازی نیز کاربرد دارد.
تاج گل را کز زرش گاورسه کاری کردهاند شبنمش آویزهای در و گوهر میکند
گاورسۀ زرم اثر خرد کاریست کاکنون بچرب دستی باری معیّنم
دانه ی گاورس چید باز سپید سحر داغ گلستان بماند در دل زاغ و زغن
آنکه از کوره براند، شوشه گاورس پاش خانه گاورسه از وی بر نیابد یک شعیر
شنیدم در آن روستا بهر زیست خورش خوشتر از آش گاورس نیست
و مدت دنیا هزار یک آخرت نیست، بلکه خود هیچ نسبت ندارد که آن را نهایت نیست. و دراز ابد در وهم نیاید. چه اگر تقدیر کنی که هفت آسمان و زمین پرگاورس کنی و به هر هزار سال مرغی از آن یک دانه برگیرد آن جمله گاورس برسد و از ابد هیچ چیز نرسد. پس از عمر آدمی، اگر به مثل صد سال بزید و روی زمین شرقا و غربا او را مسلم شود و صافی بی منازعی، آنرا چه قدر باشد در جنب عمر آخرت بی نهایت پس چون هر کسی را از دنیا اندکی مسلم باشد و آن نیز منغص و مکدر بود و در هرچه بود بسیار خسیسان منازع او باشند، چه واجب کنند که پادشاهی را بر این کار خسیس و منغص بفروشد؟