کهنگی

معنی کلمه کهنگی در لغت نامه دهخدا

کهنگی. [ ک ُ ن َ / ن ِ ] ( حامص ) فرسودگی و پارگی. ( ناظم الاطباء ). رَثاثَت. بِلاء. بِلی ̍. عتاقت. حالت و چگونگی کهنه. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ): وَبَد؛ کهنگی جامه. ( منتهی الارب ). || پیری و سالخوردگی. || قدمت. ضد نوی و تازگی. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه کهنگی در فرهنگ فارسی

فرسودگی و پارگی ٠ رثاثت ٠ بلائ ٠ بلی ٠ عتاقت ٠ حالت و چگونگی کهنه ٠

معنی کلمه کهنگی در ویکی واژه

انشاء یا گفتار یا اصطلاح قدیمی مبهم و نامفهوم.
نوعی ناخوش احوالی یا گرفتگی عروق کمر که بیشتر عارض پیران می‌شود. پس از عرق کردن بدن در مجاورت نسیم قرار گرفتن، پیدا می‌شود و شخص را کاملا زمین‌گیر می‌نماید. کهنگه ائول مِشَم هَیچ جومول لِی‌یع بیلمِرَم کهنگی شدم هیچ تکان نمی‌توانم بخورم.

جملاتی از کاربرد کلمه کهنگی

با این همه کهنگی ندارد گردون به جهان نظیر او یاد
قحبه رعنای دنیا بین که با این کهنگی تا چها در زیر ان پیروزه چادر می‌کند
فارغ آمد ذات ما ز افسردگی نیست ما را، کهنگی و مردگی
تا می از میخانهٔ من خورده ئی کهنگی را از تماشا برده ئی
مرا ذکر تو با این کهنگی‌ها تازه می‌سازد ز هم پاشیده اوراق مرا شیرازه می‌سازد
«مهم این نیست که روحانیون در حاشیه باشند یا بر مسند(در قدرت). در حاشیه باشند، با هر پدیده نو مخالفت می‌کنند زیرا این نهاد بر اساس کهنگی تاریخی شکل گرفته است. اگر بر مسند باشند با استفاده از دین می‌کشند، شلاق می‌زنند، حبس می‌کنند، اموال مردم را می‌گیرند و مردم را از خانه و سرزمین خود آواره می‌کنند.»
نی نوی بینی بحال خویشتن نی بماند کهنگی هم برقرار
معنی ایجاد چون ماه نوم مجهول ماند بسکه دیدم کهنگی از خط سوادم رفته است
دامن که ز کهنگی بخندد تهمت به زبان خار بندد
مردم زکهنگی سرو دستار در قدم آشفته را نگرکه چه در سر نوشته اند
در اکتبر ۱۹۷۰ آخرین واحد اف-۱۰۵دی بازنشسته شد. اف-۱۰۵جی وایلدویزل تا پایان جنگ ویتنام به خدمت ادامه داد و به تدریج جای خود را به اف-۴جی وایلدویزل ۴ داد. نیمی از ۸۳۳ فروند اف-۱۰۵ تولید شده در جنگ ویتنام سرنگون شد. باقی‌ماندهٔ آن‌ها در سال ۱۹۷۳ به رزرو نیروی هوایی و واحدهای گارد ملی منتقل شد. تا اواخر دههٔ ۱۹۷۰ تعمیر و نگهداری این هواپیما به دلیل کهنگی مشکل شده بود. آخرین اف-۱۰۵جی در تاریخ ۲۵ مه ۱۹۸۳ بازنشسته شد. آخرین پرواز اف-۱۰۵ در تاریخ ۲۵ فوریهٔ ۱۹۸۴ بود.
سیری «نظیری» زین چمن کز کهنگی گشتی خشن در باغ نرمی بین به هم خار و گل نوخیز را