کاویان

معنی کلمه کاویان در لغت نامه دهخدا

کاویان. ( ص نسبی ) منسوب به کاوه.کاویانی ، چون : اختر کاویان ، چتر کاویان ، درفش کاویان ، رایت کاویان. ( از یادداشتهای مؤلف ) :
با درفش کاویان و طاقدیس
زر مشت افشار و شاهانه کمر.رودکی.بدو نیمه کرد اختر کاویان
یکی نیمه بگرفت و رفت از میان.فردوسی.بیفتاد از دست ایرانیان
درفش فروزنده کاویان.فردوسی.ببستند گردان ایرانیان
بپیش اندرون اختر کاویان.فردوسی.کجا آن تیغ کآتش در جهان زد
تپانچه بر درفش کاویان زد.نظامی.از جور دومار برنجوشم
چون رایت کاویان ببینم.خاقانی.یا لعاب اژدهای حمیری
بردرفش کاویان خواهم فشاند.خاقانی.پیش آمده روان فریدون گهرفشان
تا زان گهر زمین علم کاویان شده.خاقانی.رجوع به کاویانی شود.

معنی کلمه کاویان در فرهنگ معین

(ص . ) پادشاهی ، سلطنتی .

معنی کلمه کاویان در فرهنگ فارسی

( صفت ) پادشاهی سلطنتی : [ قص. آنک گاو بحری گوهر کاویان از قعر دریا بر آورد شب بر ساحل دریا نهد در درخش و تاب آن می چرد ... ] ( مثنوی )
منسوب به کاوه

معنی کلمه کاویان در فرهنگ اسم ها

اسم: کاویان (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: kāv (i) yān) (فارسی: کاويان) (انگلیسی: kavyan)
معنی: پرچم کاوه که به درفش کاویانی معروف است، کاویانی، منسوب به کاوه ( شخصیت اساطیری شاهنامه )، ک کاوه، مربوط به کاوه ( شخصیت اساطیری شاهنامه )، کاوه

معنی کلمه کاویان در ویکی واژه

پادشاهی، سلطنتی.

جملاتی از کاربرد کلمه کاویان

کنون دارایی فوج معانی از که می آید؟ به میدان کاویانی خامه، می افراشتم روزی
ز تیغ دلیران هوا شد بنفش برفتند با کاویانی درفش
ببستند گردان ایران میان بیاورد گیو اختر کاویان
مد بسم الله ممتازست از تیر شهاب رایت او را چه نسبت با درفش کاویان؟
که اسکندر از آن کشور ستانی وز آن طبل و نفیر کاویانی
در سال ۱۳۹۴ همراه با گروه فردوسی و شهرام ناظری آلبوم درفش کاویانی را انتشار داد.
فرو هشت ازو سرخ و زرد و بنفش همی‌خواندش کاویانی درفش
پارت نخستین گروهی بود که وی تأسیس کرد و با آن اولین اجرای زندهٔ موسیقی خود را در دانشگاه خیام روی صحنه برد، سپس با گروهی به‌نام «کاویان» تا سال ۱۳۸۳ اجراها و کنسرت‌هایی برگزار کردند.
بدو داد شاه اختر کاویان بران سان که بودی به رسم کیان
ابا گرز و با کاویانی درفش زمین کرده از سم اسپان بنفش
بی صرفه است، عربده با سرگذشتگان در رزم، خامهام، علم کاویانی است
شب هجران سپاه درد را شور حزین تو درفش کاویان از نالهٔ مشکین پرند آرد