کندواله

معنی کلمه کندواله در لغت نامه دهخدا

کندواله. [ ک ُ ل َ / ل ِ ] ( ص ) مرد بلندبالای قوی هیکل. ( برهان ) ( فرهنگ رشیدی ) ( جهانگیری ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) :
چاکرانت به گه رزم و گه بزم بوند
کندواله چو تهمتن چو فلاطون کندا.شهاب الدین عبداﷲ ( از آنندراج ).|| پسر امرد بداندام و زشت و او را کرتله هم می گویند. ( برهان ). امردقوی جثه که به اصفهان کرتله خوانند. ( فرهنگ رشیدی ). امرد قوی جثه و آن را کنداواله گفته اند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). امرد بداندام زشت. ( ناظم الاطباء ). رجوع به کنداواله شود.

معنی کلمه کندواله در فرهنگ معین

(کُ لِ ) (ص . )تنومند، درشت هیکل .

معنی کلمه کندواله در فرهنگ عمید

۱. جوان تنومند.
۲. درشت اندام.
۳. قوی هیکل.

معنی کلمه کندواله در ویکی واژه

تنومند، درشت هیکل.

جملاتی از کاربرد کلمه کندواله

جلوه دادم به دختر ترسا که کندواله شیخ صنعان را