کرور

کرور

معنی کلمه کرور در لغت نامه دهخدا

کرور. [ ک ُ ] ( ع مص ) کَرّ. کریر. تکرار. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). میل نمودن و حمله کردن بر کسی. ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ). || برگردیدن سوار از میدان جنگ جهت جولان و دوباره بازگشتن برای نبرد. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || از پی درآمدن شب و روز. ( از اقرب الموارد ). || بازگشتن از کسی. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). واگردیدن. ( مصادر زوزنی ). واگشتن. ( تاج المصار بیهقی ). کر الجواد؛ حاضر شد آن اسب جواد برای رفتن و فرار کردن. ( ناظم الاطباء ). || بازگرداندن کسی را. ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( اقرب الموارد ). رجوع به کر و تکرار شود.
کرور. [ ک ُ ] ( اِ ) نام شماره ای است چنانکه کرور ایران پانصدهزار است که پنج لک باشد. ( آنندراج ). نصف میلیون. ( ناظم الاطباء ). نزد ایرانیان معادل پانصدهزار است. ( یادداشتهای قزوینی از فرهنگ فارسی معین ).ج ، کرورات. ( فرهنگ فارسی معین ) : یا یکی از کرورات هشتگانه را در عین غارت زدگی و بی خانمانی ازعهده برنیاید. ( از نامه های قائم مقام از فرهنگ فارسی معین ). || واحد شماره و آن نزد هندوان ده میلیون است که معادل صد لک باشد و لک برابر با صدهزار است. ( یادداشتهای قزوینی از فرهنگ فارسی معین ). کرور هندی بیست کرور ایران است که یکصد لک باشد. ( آنندراج ). ابن بطوطه نویسد: نزد هندیان کرور صد لک است و لک صدهزار دینار. ( سفرنامه ابن بطوطه از یادداشت مؤلف ). || عدد بسیار زیاد. ( ناظم الاطباء ).
کرور. [ ک ُ ] ( اِخ ) دهی است چهارفرسنگی جنوب زیاره. ( فارسنامه ناصری ).
کرور. [ ک ُ ]( ع اِ ) ج ِ کَرّ. ( اقرب الموارد ). رجوع به کر شود.

معنی کلمه کرور در فرهنگ معین

(کُ ) [ هند. ] (اِ. ) عدد بسیار زیاد، پانصد هزار.

معنی کلمه کرور در فرهنگ عمید

۱. واحد شمارش، برابر با پانصد هزار.
۲. [مجاز] مقدار زیاد: یک کرور آدم.

معنی کلمه کرور در فرهنگ فارسی

پانصدهزار
( اسم ) ۱ - واحد شمار و آن نزد هندو ان ده میلیون است که معادل صد لک باشد و لک برابر با صد هزار است ( قزوینی ) . ابن بطوطه نیز کرور را صد لک و هر لک را صد هزار دینار یاد کرده . ۳ - نزد ایرانیان معادل پانصد هزار است ( قزوینی ) یعنی نیم میلیون جمع : کرورات ( بسیاق عربی )
کر . تکرار

معنی کلمه کرور در دانشنامه عمومی

کرور، یکایی در سامانهٔ عددیِ هندی است که امروزه در بنگلادش، هند، مالدیو، نپال، پاکستان، و سری لانکا و در گذشته در ایران به کار برده می شد. یک کرور هندی برابر است با ۱۰۰ لک یا ۱۰میلیون، درحالی که کرور ایرانی در فارسی، برابر با نیم میلیون یا ۵۰۰٬۰۰۰ است.

معنی کلمه کرور در دانشنامه آزاد فارسی

کُرور
واحد شمارش در ایران قدیم، برابر با نیم میلیون یا ۵۰۰هزار از هر چیز. در هند قدیم آن را برابر با ۱۰میلیون (صدلک، هرلک برابر ۱۰۰هزار) در نظر می گرفتند.

معنی کلمه کرور در ویکی واژه

عدد بسیار زیاد، پانصد هزار.

جملاتی از کاربرد کلمه کرور

مقدار فضل و رأفت خدیوانه را خاصه درباره آن فرزند از این جا باید قیاس کرد که بعد از آن چه این دو سال در آن حدود حادث شد باز مطایای عطایاست که پی در پی از خزاین ری با کرورات سته در مرورات خمسه خواهد بود، و اینک تا عشر اول رجب بر وجه یقین بهشر قزوین خواهد رسید. کرم بین و لطف خداوندگار، خبط و خطائی چنان را که بذل و عطائی چنین پاداش باشد خدا داند و بس؛ که اگر مایة خدمت جزئی بنظر می‌رسید پایه نعمت‌های کلی تا کجا منتهی می‌شد. و ان تعهدوا نعمه الله لا تحصوها.
هفتاد هزار سگ زنند این ددگان تابو خری از کروری آدم گردد
بسته دو صد سد ز الوف و کرور در ره تو لشگر فخر و غرور
خوش آن روزگاران سور و سرور که بد مردم تو دو ره صد کرور
در جنگ دو سال قبل دیدی شد چند کرور نفْس رنده
می لعلی عنانداری کند عمرسبکرورا ندارد بحر هستی لنگر از رطل گران بهتر