گته

معنی کلمه گته در لغت نامه دهخدا

گته. [ گ ُ / گ َ ت َ / ت ِ ] ( ص ) گت. رجوع به گت شود. بزرگ و عظیم و کبیر. ( برهان ) ( آنندراج ). درشت. کلان. کلفت. تناور. تنومند. ( رشیدی ). گپ :
حیف از گته میر و خاندان گته میر.( از جهانگیری و رشیدی ) ( آنندراج ).این گته نقطه تعلق به متن دارنه. ( نقطه ای از کلمه ای در کتاب ساقط بود طلبه مازندرانی برای تصحیح نقطه ای در حاشیه کتاب گذاشت ، چون احتمال داد که خواننده ملتفت نشود هرچه بزرگتر کرد و باز چون دید ممکن است قراء ندانند این نقطه مال کجاست با خط جلی در زیر نقطه نوشت ، یعنی این نقطه بزرگ متعلق به متن است ).
گته. [ گ ُ ت ِ ] ( اِخ ) شاعر آلمانی. رجوع به گوته شود.

معنی کلمه گته در فرهنگ معین

(گَ تِ ) (ص . ) ۱ - بزرگ ، عظیم . ۲ - درشت ، کلان .

معنی کلمه گته در فرهنگ فارسی

یوهان ولفگانگ از مشاهیر نویسندگان و شعرای آلمان ( فرانکفورت - سور - لوماین ۱۷۴۹ - ف. ۱۸۳۲ م . ) . پدر وی یوهان گاسپار گوته و مادرش کاترین الیزابت تکستور نام داشتند .گوته بزرگترین شخصیت ادبی قرن نوزدهم و یکی از برجسته ترین نوابغ تاریخ بشر است . روح بلند پرواز قوه تخیل بی نظیر قدرت بیان و قلم سحر آمیز او در مردم آلمان سخت تاثیر کرد و ویرا سر آمد شعرا و نویسندگان آن کشور گردانید . گوته در زادگاه خود پیش معلمان خصوصی زبانهای لاتینی یونانی ایتالیایی انگلیسی عبری موسیقی و نقاشی یاد گرفت و بعد بتحصیل حقوق پرداخته و در این رشته باخذ درجه دکتری نایل آمد ولی دل بر ادبیات بست و در شهر ویمار اقامت گزید و در تمام رشته های ادب از نثر و نظم نمایشنامه و داستان نویسی و انتقاد بکوشش پرداخت و به مقام استادی رسید. در سال ۱۷۹۲ م . با امیر ویمار در جنگ والمی که به شکست سپاه پروس از سپاه جمهوری انقلابی فرانسه انجامید شرکت کرد . در سال ۱۷۹۴ م .با شیلردوست شد و این دوستی ده سال ادامه داشت و این مدت دوره شکفتگی ذوق ادبی وی بود . ناپلئون بناپارت در سال ۱۸٠۸ م . در شهر ارفورت بدیدار او رفت و نشان لژیون دو نور باو داد . گوته علاوه بر رشته های ادبی در علوم فیزیک پزشکی و طبیعی نیز مطالعه و تحقیق کرده و کتابهایی مانند : [ تغییر حال گیاهان ] و [ تئوری رنگها ] نوشت . مهمترین آثار ادبی او عبارتند از : ورتر فاوست ایفیژنی اگمونت سالهای ویلهلم مایستر نامزدی کورنت نغمه های رومی هرمان و دوروته دیوان شرقی و غربی . گوته با اینکه در همه رشته های ادبی و هنری کار کرده ولی به مکتبی خاص تعلق نداشت و خود نیز مکتبی ندارد ولی با این همه تاثیر عمیقی بر ادبیات آلمان و اروپا بجا گذاشته است . وی باشعار حافظ علاقه ای خاص داشت .
( صفت ) ۱ - بزرگ عظیم : حیف از گته میرو خاندان گته میر . ۲ - درشت کلان

معنی کلمه گته در ویکی واژه

بزرگ، عظیم.
درشت، کلان.

جملاتی از کاربرد کلمه گته

امیر گته: ماه دَه وُ چاره ته دیمْ بی غنچه گِلْ اَوِّلْ بهارِهْ ته دیمْ
گاهی گته (بئو) رازْ، گاهی نشی سوی چَلْ گَهی لَلَ به فیلْ گته، گَهی فیلْ به لَلْ
شش درم دونه، وه کتراره کورنه؟ بوریته آدم، وه گته (دکته) راه‌ره کورنه؟
در تاب مرو گر دل گمشگته ی ما را گویند که در حلقه ی گیسوی تو باشد
گوهر گلهْ دیمْ بنّه ته هماسّه لوئه امیر گته کهه، ته گُو کزْا نَچُوئهْ
بشنُوسْمهْ روزی گته یاری به یاره لَیْلی چَنْ قَدمْ گَشتْ بَورْد نُو ویهاره
با سگته گفتم چو آیم شب برآن در می باشد ز نو کآن در گذاری