کرپ
معنی کلمه کرپ در لغت نامه دهخدا

کرپ

معنی کلمه کرپ در لغت نامه دهخدا

کرپ. [ ک َ رَ ] ( اِخ ) نام خاندانی تورانی است. بنابه روایت بُندهشن بِرات رِش قاتل زرتشت جزء پنج برادری است که از خاندان کرپ هستند. ( از مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی ص 79 ). رجوع به مزدیسنا شود.
کرپ. [ ک ِ رِ ] ( فرانسوی ، اِ ) پارچه روشن از حریر یا از پشم لطیف.
- کرپ دُشین ؛ کرپ ابریشمی که از پارچه های کرپ معمولی ضخیم تر است. ( لاروس ).
|| مصنوعی از جنس کائوچو.
- تخت کرپ ؛ کفش که تخت و زیره آن از جنس کرپ شود.

معنی کلمه کرپ در فرهنگ معین

(کِ رِ ) [ فر. ] (اِ. ) اطلس ، نوعی پارچة لطیف .

معنی کلمه کرپ در فرهنگ عمید

نوعی پارچۀ لطیف از ابریشم طبیعی یا مصنوعی.

معنی کلمه کرپ در فرهنگ فارسی

اطلس، نوعی پارچه لطیف
( اسم ) نوعی پارچ. لطیف از اطلس . یا کرپ دشین .

معنی کلمه کرپ در دانشنامه عمومی

کرِپ یا کرِیپ ( i /kreɪp/ یا /krɛp/ فرانسوی:  ( شنیدن ) ) یک نوع بسیار نازک پنکیک است که معمولاً از آرد گندم یا آرد گندم سیاه ( گالته ) تهیه می گردد و کلمهٔ کرپ به فرانسوی از ریشهٔ لاتین crispa به معنی «پیچاندن» گرفته شده است. با آنکه کرپ از ناحیهٔ بروتاین آمده اما در تمام فرانسه، بلژیک و کبک، کانادا مصرف می شود. کرپ معمولاً با مختلفات متفاوتی، از شکر گرفته تا سوزت آتشی، سرو می شود.
کرپ با ریختن خمیرابه رقیق بر روی یک ماهیتابهٔ داغ که معمولاً با کره چرب شده است، درست می شود. کرپ شیرین معمولاً با آرد گندم پخته می شود در حالی که برای داشتن کرپی خوش طعمتر، از آرد گندم سیاه استفاده می شود.
اگر کرپ برای ناهار یا شام سرو شود، معمولاً از مخلفاتی چون پنیر، تخم مرغ، قارچ کنگر فرنگی، ژامبون و دیگر مشتقات گوشتی دیگر استفاده می گردد. این مخلفات را عموماً در وسط کرپ می ریزند و گوشه هایش را به داخل تا می کنند.
کرپ شیرین می تواند به عنوان صبحانه یا دسر خورده شود. در این صورت بر روی آن ممکن است هر مادهٔ شیرینی از جمله نوتلا، مربا، خاک قند، شیره درخت افرا، عصارهٔ لیمو، خامه زده شده یا تکه های میوه بر روی آن ریخت.

معنی کلمه کرپ در دانشنامه آزاد فارسی

کِرِپ
پارچۀ بافته شده از نخ هایی که با تاب بسیار زیاد ریسیده شده اند و در نتیجه، بافت آن چروک دار است. چنین حالتی را در پارچه ها با مواد شیمیایی نیز ایجاد می کنند.

معنی کلمه کرپ در ویکی واژه

اطلس، نوعی پارچة لطیف.

جملاتی از کاربرد کلمه کرپ

به قلب اندر آن سام لشکرپناه درخشان چو بر آسمان گرد ماه
سه دیگر شب از خوابم آمد شتاب یکی نغز کرپاس دیدم به خواب
لب و انگشتشان را عدل‌داور در بهشت آرد ز فیض ذکرپردازی به یمن سبحه‌گردانی
مخمور میم، بیار ساقی نُقل و مَی از آن لبِ شکرپاش
عجب‌نوشِ شکرپاسخ چنین گفت که عنبربو گلی در باغ بشکفت
روان گشته در موکبش مهرُخان چمان در رکابش شکرپاسخان
یک ره به عذر لعل شکرپاش برگشای کاینک رهی به آشتی آمد به خوان تو
وزان پس بدو داد پیغام شاه که زود آی ای گرد لشکرپناه
دفتر مرکزی این شرکت در شهر سئول قرار دارد و بخشی از سهام آن در بازار بورس کره معامله می‌شود. بزرگترین سهام‌دار ال‌جی کمیکال، ال‌جی کرپوریشن است.
با من آمیخته‌ای وز تو اثر پیدانیست همه شیر است دراین جام و شکرپیدا نیست
ولما دینکلی: ولما معمولاً به عنوان یک زن جوان بسیار زیرک و علاقه‌مند به علم به تصویر کشیده می شود‌. به طوری که در مجموعه «اسکوبی و اسکرپی دوو» او را به عنوان یک دانشمند تحقیقاتی ناسا به تصویر کشیدند.
فرستاده کامد به توران سپاه گزین پور تو گیو لشکرپناه