کنب

معنی کلمه کنب در لغت نامه دهخدا

کنب. [ ک َ ن َ ] ( اِ ) گیاهی است که از آن ریسمان تابند و کاغذ هم سازند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). کنف. کنو. طبری «کنب » ، معرب آن «قنب »، لاتینی «کنابیس » . ( فرهنگ فارسی معین ). || ریسمانی از گیاه معروف که به هندی سن گویند. ( فرهنگ رشیدی ). ریسمانی را گویند که از پوست نبات کتان بتابند و در غایت استحکام باشد و آن را کنف نیز خوانند. ( فرهنگ جهانگیری ). ریسمانی که از کنب سازند. ( فرهنگ فارسی معین ). بند باشد و غل. ( لغت فرس اسدی چ اقبال ص 31 ). طناب و رسنی که از کنب کنند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). بعضی گویند ریسمانی است که آن را از پوست کتان می تابند و آن در نهایت استحکام می باشد. ( برهان ). ریسمان است که از پوست نبات کتان بافند و محکم است و کنف تبدیل آن است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). ریسمانی است که آن را از پوست کتان سازند. ( غیاث ). ریسمانی که از پوست و ریشه کتان سازند. ( ناظم الاطباء ) :
زمانه کرد مرا مبتلا به گردش او
گهی به نای کلوته گهی به پای کنب.طیان.طاهر دبیر را با چند تن... از ری بیاوردند خیل تاشان بی بند و بر در خیمه بزرگ و سرای پرده بداشتند براستران در کنبها، و امیر را آگاه کردند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 449 ).
بولهب با زن به پیشت می رود ای ناصبی
بنگر آنک زنش را در گردن افکنده کنب.ناصرخسرو.عهد غدیر خم زن بولهب نداشت
در گردن شماست شده سخت چون کنب.ناصرخسرو ( دیوان چ تهران ص 43 ).دختر رز که تو بر طارم تاکش دیدی
مدتی شد که در آونگ سرش در کنبست.انوری.همچو دزدان به کنب بسته آونگ دراز
دزد نی چوب خورد کاج خورد، مسخره نی .سوزنی ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).|| شاه دانه که تخم بنگ باشد. ( برهان ). گیاه بنگ که شاهدانه باشد. ( انجمن آرا ). برگ و تخم بنگ.( غیاث ). گیاهی است که از برگ آن بنگ و چرس به دست آورند و تخم آن را شاهدانه گویند. ( ناظم الاطباء ). اسم فارسی شاهدانه. ( فهرست مخزن الادویه ). شاهدانه. ( فرهنگ فارسی معین ). قنب. شاهدانه. شهدانه. شهدانق. شهدانج. || ورق الخیال است که بنگ باشد. ( برهان ). اسم فارسی ورق الخیال است که به فارسی بنگ نامند. ( فهرست مخزن الادویه ). توسعاً بنگ. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : و عصاره برگ شهدانج کنب و آن گویند سود دارد. ( ذخیره خوارزمشاهی باب دوازدهم ازیادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

معنی کلمه کنب در فرهنگ معین

(کَ نَ ) (اِ. ) کنف ، گیاهی که از آن ریسمان بافند.

معنی کلمه کنب در فرهنگ عمید

= کنف۱: دختر رز که تو بر طارم تاکش دیدی / مدتی شد که بر آونگ سرش در کنب است (انوری: ۴۹ ).

معنی کلمه کنب در فرهنگ فارسی

( اسم ) نوعی خیار شنبر خیار خیار چنبر : کدک کشک نهاده است و تغار دوراغ قدحی کرده پر از کنگر و کنبی خوشخوار . ( بسحاق اطعمه )
سم شوخگین گردیده

معنی کلمه کنب در ویکی واژه

کنف، گیاهی که از آن ریسمان بافند.

جملاتی از کاربرد کلمه کنب

باده عدلش چو کرد قصد دماغ فضول خوشه بی جُرم را حلق برست از کنب
به دل گفتا که وقت کنب کرن است که این ساعت گران بر ما چو قرن است
پلاس افگنده بر سر روی خسته کنب بر سر بجای موی بسته
پیر طریقت گفت: الهی در سرّ گریستنی دارم دراز، ندانم که از حسرت گریم یا از ناز، گریستن یتیم از حسرتست و گریستن شمع بهره ناز، از ناز گریستن چون بود این قصّه‌ایست دراز، ای جوانمرد این ناز در چنین حال کسی را رسد که ناز پدران و مادران ندیده باشد و نه در حجر شفقت دوستان آرام داشته بود، بلکه در بوته بلا تنش گداخته باشد وزیر آسیای محنت فرسوده، نبینی که با سیّد اوّلین و آخرین و خاتم النبیین اول چه کردند پدر و مادر را از پیش وی برداشتند تا ناز مادران نبیند و در حجر شفقت پدران ننشیند، چون بغار حرا آمد گفتند ای محمّد خلوتگاهی نیکو ساختی لکن عقبه‌ای در پیش است، بدر خانه بو جهل میباید شد و در زیر شکنبه شتر می‌بباید نازید، و دندان عزیز خویش فدای سنگ سنگدلان میباید کرد و رخساره را بخون دل خلق میباید زد که بر درگاه ما چنان نازک و نازنین نتوان بود.
توئی فخر همه رادان توئی فخر همه گردان ندیده است و نبیند چون تو رادی کنبد گردان
مک‌مکریستال در ژوئن ۲۰۱۰ پس از انتقادات شدیدی که از مقامات ارشد سیاسی آمریکا مانند جو بایدن، جیمز جونز، ریچارد هالبروک و کارل آیکنبیری مطرح کرد به کشورش احضار شده و پس از دیدار با باراک اوباما از مقام خود استعفا داده و دیوید پتریوس جایگزین او شد.
بسا کس نامزد شد بهر این کار که گردد کنب کرن از خواب بیدار
جلوه‌های بصری فیلم اصلی‌ترین نقطه مناقشه در میان منتقدان بود که در مورد اینکه آیا سکانس‌ها و مونتاژ معنادار یا صرفاً بهره‌بردار هستند بحث می‌کردند. وینسنت کنبی از نیویورک تایمز در رابطه با نمادگرایی درون فیلم نوشت: «همه آن‌ها در فیلمی حضور دارند که به معنی واقعی کلمه جرات دارد، اما بدنه ای نیست که به آن شکل یا عملکرد خاصی ببخشد». بر این اساس کنبی باور داشت که این فیلم یک کلاهبرداری است. جین سیسکل از شیکاگو تریبون در مورد چگونگی درک تصاویر در چارچوب فرهنگ مواد مخدر اظهار نظر کرد و در نقد خود گفت: «ال توپو به یک نمایش عجیب و غریب، اروتیک، خشن و بالقوه تبدیل می‌شود، به عقیده من حضور تمامی این عناصر در یک فیلم می‌تواند بسیار سنگین و برای بعضی‌ها خسته کننده باشد».
سری پردازنده های نسل 12 دستکتاپ اینتل در 27 اکنبر 2021 معرفی شدند.
بدر قدر او، علم بر کنبد اخضر زده عالمی در گرد آن موکب، چو انجم انجمن
به راون کنب کرن آ تشین تاب برادر بود همچون مرگ با خواب
المکنبل (به عربی: المکنبل) یک منطقهٔ مسکونی در عربستان سعودی است که در استان جازان واقع شده‌است.
لیک هر وقت از زمرد گون کنب کوری افعی غم را میخورم
در پایان فصل ۱۹۹۸، اولانو در مسابقات قهرمانی تایم تریل جهان در والکنبورگ قهرمان شد و تبدیل به تنها رکابزن مرد دوران مدرن شد که در دو رشتهٔ تایم تریل و استقامت جاده در مسابقات قهرمانی جهان به قهرمانی رسیده‌است.
سزای محنتی و بابت غمی زبرا که سخت روی و خون خوار چون شکنبایی
شعبده بازان سابقه طولانی در افشای روش‌های جعلی میانجی‌گری دارند. از بین برندگان اولیه، چونگ لینگ سو، هنری ایوانز و جولین پروسکوئر بودند. جادوگران بعدی برای کشف کلاهبرداری جوزف داننینگر، هری هودینی و جوزف رین بودند. رز مکنبرگ، یک محقق خصوصی که در طول دهه ۱۹۲۰ با هودینی کار می‌کرد، در میان برجسته‌ترین متهمان کلاهبرداری روانی در اواسط قرن بیستم بود.