کرن
معنی کلمه کرن در لغت نامه دهخدا

کرن

معنی کلمه کرن در لغت نامه دهخدا

کرن. [ کْرُ / ک ُ رَ ] ( ص ، اِ ) اسبی را گویند که رنگ او میان زرد و بور باشد. ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( برهان ). کرند. کرنگ. کرن. کرنگه. کرنده. کورنگ. ( حاشیه برهان چ معین ). رجوع به مترادفات کلمه شود. || رنگ میان زرد و بور. رنگ بین زرد و سرخ. || آنچه برنگ میان زرد و بور و یا میان زرد و سرخ باشد. ( از فرهنگ فارسی معین ). || در مجمل اللغة ذیل کلمه «زقی » بمعنی جغد آمده است و گوید الزقی ، بانگ کردن کرن یعنی جغد.
کرن. [ ک ُ رَ] ( اِخ ) رودخانه ای است میان فارس و عراق منشعب از زاینده رود اصفهان که به شوشتر می آید و از آنجا به دریای عمان می ریزد. شادروان و سد قیصر روم بر آن است درشوشتر. ( لغت محلی شوشتری خطی ). رجوع به کرند شود.
کرن. [ کْرُ / ک ُ رُ ] ( اِ ) مسکوکی در اطریش معادل یک قران. ( یادداشت مؤلف ). || واحد پول سوئد و نروژ و دانمارک .

معنی کلمه کرن در فرهنگ معین

(کُ رَ ) (اِ. ) رنگ میان زرد و بور، رنگ بین سرخ و زرد.

معنی کلمه کرن در فرهنگ عمید

= کرند

معنی کلمه کرن در فرهنگ فارسی

۱ - ( اسم ) رنگ میان زرد و بور رنگ بین سرخ و زرد . ۲ - ( صفت ) آنچه برنگ مزبور باشد .
مسکوکی در اطریش معادل یک قران یا واحد پول سوئد و نروژ

معنی کلمه کرن در دانشنامه عمومی

کرن (اریتره). کرن ( به انگلیسی: Keren, Eritrea ) شهری در کشور اریتره است که ۸۲٬۱۹۸ نفر جمعیت دارد.
کرن (کاشاتاق). کرن ( به ارمنی: Կերեն ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری آرتساخ است که در استان کاشاتاق واقع شده است.
معنی کلمه کرن در فرهنگ معین
معنی کلمه کرن در فرهنگ عمید

معنی کلمه کرن در دانشنامه آزاد فارسی

کُرُن
از علائم موسیقی امروز ایران. کُرُن واژه ای است که علینقی وزیری برای مشخص کردن فواصل ربُع پرده ای موسیقی ایرانی وضع کرد و با حروف ابجد برابر ۲۷۰، معادل کلمه علینقی است که آن هم با حروف ابجد عدد ۲۷۰ می شود. کُرُن وقتی جلوی نتی قرار بگیرد صدای آن نت را رُبع پرده پایین می آورد. امروز همۀ آهنگ سازان و موسیقی دانان ایران آن را به کار می برند.

معنی کلمه کرن در ویکی واژه

رنگ میان زرد و بور، رنگ بین سرخ و زرد.

جملاتی از کاربرد کلمه کرن

چهارمین روش، اندازه‌گیری نیرو با استفاده از سلول نیرو است. سلول نیرو ممکن است یک ترانسدیوسر با یک قطعه مجهز به کرنش سنج برقی (قطعه ای از ماده که به دقت با کرنش سنج‌های حساس پر شده‌است) باشد. اعمال نیرو یک سیگنال برقی خروجی از سلول تولید می‌کند که پس از تقویت یا به صورت یک عدد نمایش داده می‌شود، یا توسط یک رسام ثبت می‌شود.
ز مه طلعتان شوخ ز‌ گلچهرگان شنگ ز هرسو به طرف دشت گروهی زده کرنگ
ادبیات سفر در سرتاسر قرون وسطی بسیار محبوب بود. داستان‌های شگفت‌انگیز سرزمین‌های دور (اغلب زیباتر یا کاملاً ابداع شده) جامعه‌ای را سرگرم می‌کرند که اکثریت مردم آن، تمام زندگی خود را در همان محدوده‌ای می‌گذرانند که در آن به دنیا آمده بودند. برای نمونه، داستان‌های ژان دو ماندویل که به بسیاری از زبان‌ها نیز ترجمه شده‌اند، در پایان قرون وسطی بسیار تأثیر گذار بوده‌است.
بورودین تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی در دانشگاه راتگرز گذراند و در سال ۱۹۶۳ مدرک کارشناسی خود را در رشته ریاضیات گرفت. پس از اخذ مدرک کارشناسی ارشد در مؤسسه فناوری استیونز در سال ۱۹۶۶ (در حالی که همزمان به عنوان برنامه‌نویس در آزمایشگاه بل کار می‌کرد)، تحصیلات تکمیلی خود را در دانشگاه کرنل ادامه داد و در سال ۱۹۶۹ دکترای خود را زیر نظر یوریس هارتمانیس به پایان رساند. او در سال ۱۹۶۹ به دانشکده تورنتو پیوست و در سال ۱۹۷۷ به استادی کامل ارتقا یافت. او از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۵ به عنوان رئیس بخش خدمت کرد و در سال ۲۰۱۱ استاد دانشگاه شد.
یکرنگی صد رنگ مخالف چه بلایی است هر جا صنمی، آینه‌دارست دل ما
ای که داری چشم یکرنگی از این اوضاع گیتی بر کف از خون بسی امید و اران رنگ دارد
بتان چون لشکرند او شاه ایشان ویا چون اخترند او ماه ایشان
خوش آن روزی که از فیض می ام در بزم یکرنگی دل از خود بی خبر یعنی ز جانان باخبر می شد
پس از آنکه برادران شلمبرژه در سال ۱۹۲۷ و در کشور فرانسه، فعالیت خود را آغاز نمودند، این شرکت به سرعت گسترش یافت. در سال ۱۹۲۹ اولین نمایندگی خود به نام شرکت نقشه‌برداری شلومبرژه، را در ایالات متحده و در شهر کرن کانتی ایالت کالیفرنیا ثبت نمودند و در زمینه نقشه‌برداری در صنعت نفت شروع بکار کردند.
رفته ام از خویش پندارم ز یادش رفته ام عالم یکرنگی عاشق تماشاخانه ای است
او دانش‌آموختهٔ رشتهٔ مهندسی شیمی در دانشگاه کرنل است.
برآمد خروشیدن کرنای بهر سو برفتند گردان ز جای
اهمیت آیون کرنگا به آثار ادبیات کودکان وی است.
آنکه یکرنگی ما را گل بی رنگ شناخت دل ما را برد آیینه بی کینه کند
نغمه ی داود از هرسو بلند گوشتان لیکن کرند و انجمند
نیم از دورباش خار و منع باغبان درهم که با خونین دلان آن غنچه یکرنگ است می دانم