کما
معنی کلمه کما در لغت نامه دهخدا

کما

معنی کلمه کما در لغت نامه دهخدا

کما. [ ک َ ] ( اِ ) آستین رفیده را گویند و رفیده لته ٔچندی است که مانند گرد بالشی دوزند و خمیر نان را بر بالای آن پهن سازند و بر تنور چسبانند و آستینی هم بر آن نصب کنند تا به ساعد و بازو از آتش آسیبی نرسد. ( برهان ) ( آنندراج ). آستین رفیده یعنی آستین گردبالش مانندی که خمیر تنک کرده نان را به روی آن گذاشته بر دیوار تنور چسبانند. ( ناظم الاطباء ). فرهنگ نظام کلمه را به ضم اول خوانده و محرف کُم به معنی آستین عربی دانسته و محشی فرهنگ رشیدی نیز همین حدس را زده است. ( حاشیه برهان چ معین ). و رجوع به کُم شود.
کما. [ ک َ / ک ِ / ک ُ ] ( اِ ) بزباز را گفته اند که عربان بسباسه خوانند، گویند پوست جوزبو است. ( برهان ) ( آنندراج ). بزباز و پوست جوزبو که بسباسه نیز گویند. ( ناظم الاطباء ).
کما. [ ک ُ ] ( اِ ) گیاهی باشد به غایت بدبو و گنده و متعفن و آن را کمای نیز گفته اند. ( برهان ). گیاهی باشد به غایت بدبو و گنده و متعفن. ( آنندراج ). گیاهی بسیار بدبوی که کمای نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). گیاهی است بدبو که گل گنده گویند و به تازی کماة خوانند. ( فرهنگ رشیدی ). گیاه باشد ناخوشبوی در ولایت خراسان و دو نوع بود نوعی ازآن گاوان خورند و نوعی را مردم و این نوع نافع بود.( صحاح الفرس ). گیاهی است از تیره چتریان که در نقاط مرتفع برگهای معطر آن برای خوراک حیوانات بکار می رود و از جنسی از آن صمغبدبویی به نام انغوزه و از جنس دیگر صمغی به نام انجدان حاصل می شود که مصرف دارویی دارد. ( از حاشیه برهان چ معین ) :
جان و دل را بود دارو لیکن از بهر جگر
آنچه می باید نبود، آن چیست کسنی و کما.سنائی.چون کما گنده است شغلی کن که تخم
برکنی از بیخ همچون کنگرش.پوربها ( از فرهنگ رشیدی ).گنده است چون پیاز بغلهای او چنانک
گویا به گند کرد کما را محاصره.
پوربهای جامی ( از حاشیه برهان چ معین ).
و رجوع به کمای وکماة شود. || در کرج نام بوته ای است . ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
کما. [ ک َ ] ( ع ق ) کلمه مرکب از کاف تشبیه و ما، یعنی همچنان و مثل اینکه و مانند اینکه و زیرا که. ( ناظم الاطباء ). چنانکه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- کما اعلم ؛ چنانکه می دانم. آنگونه که آگاهم :
چون گهر سخت روی بفروزی
با جهانی هنر کما اعلم.

معنی کلمه کما در فرهنگ معین

(کَ ) [ ع . ] (ق . ) همچنان ، مانند اینکه .
(کُ ) [ فر. ] (اِ. ) حالتی از بی هوشی که در آن بیمار برای مدتی شعور و حواس خود را از دست می دهد.

معنی کلمه کما در فرهنگ عمید

اغما.
= انغوزه

معنی کلمه کما در فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی است از تیر. چتریان بصورت درختچه بارتفاع ۱/۲ تا ۲/۴ متر که در اکثر نقاط ایران میروید . ساقه اش ضخیم بی کرک و گلها یش سفید و میوه اش کوچک و بیضوی است . در مجاری ترشحی گیاه مذکور شیر. شیرینی رنگی جریان دارد که بر اثر گزش حشرات یا تولید زخم و خراش شکافها یی که باد و عوامل دیگر در پوست ساقه اش ایجاد میکند بخارج ترشح میشود و بعلاوه در ریشه های سه ساله تا چهار ساله نیز مقدار زیادی از این صمغ وجود دارد که بر اثر گرمای ثابت زمین خود بخود از اطراف شکافها ی ناحی. یقه بخارج ترشح میشود . این صمغ را بنام صمغ آمونیاک می نامند و آن بصورت قطعات کوچک و نا منظم ( ببزرگی ۱/۳ تا ۳/۵ سانتیمتر ) یا بشکل تود. حجیمی برنگ زرد میباشد و بوی معطر و طعم گس و تلخ و مهوعی دارد شجر الاشق درخت اشه درخت و شق .
کلمه مرکب از کاف تشبیه و مایعنی همچنان و مثل اینکه و مانند اینکه و زیرا که . چنانکه .

معنی کلمه کما در دانشنامه عمومی

کما (صومعه سرا). کما یک روستا در ایران است که در دهستان کسما شهرستان صومعه سرا واقع شده است. کما ۳۱۳ نفر جمعیت دارد.
کما (فیلم ۱۹۷۸). کما ( انگلیسی: Coma ) فیلمی در ژانر جنایی، علمی–تخیلی و ترسناک به کارگردانی مایکل کرایتون است که در سال ۱۹۷۸ منتشر شد.
• جنویو بوژو
• مایکل داگلاس
• ریپ تورن
• ریچارد ویدمارک
• لویس چلیز
• لنس لگو
• تام سلک
• پل رایان
• مایکل مان
• اد هریس
• الیزابت اشلی
کما (فیلم ۲۰۰۹). «کما» ( آلمانی: Koma ) فیلمی در ژانر ترسناک است که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد.
کما (موسیقی). در تئوری موسیقی یک کُما [ پ ۱] یا کاما [ پ ۲] ( به انگلیسی: comma ) فاصله ای کوچک در زیرایی یک نت است که حاصل تفاوت ناشی از کوک کردن آن نت از دو راه متفاوت است. [ en ۱] دو نوع کما در تئوری موسیقی به طور متداول مورد بحث قرار می گیرد: کمای متداول ( به انگلیسی: common comma ) یا کمای همصدا، و دیگری کمای بیشینه ( به انگلیسی: comma maxima ) که به آن کمای فیثاغورثی هم می گویند. [ en ۱] وقتی واژهٔ «کما» بدون هیچ پسوندی استفاده شود، غالباً منظور همان «کمای همصدا» است. [ en ۲]
دو نت مترادف در یک دستگاه کوک می توانند صداهایی با تفاوت اندک نسبت به هم داشته باشند؛ این تفاوت صدا به طور کلی یک «کما» نامیده می شود. برای نمونه، در کوک پنج حدی نت لا بملی که به اندازهٔ یک فاصلهٔ سوم بزرگ پایین تر از نت دوی پنجم ( C5 ) کوک بشود، و نت سل دیز که به اندازهٔ دو فاصلهٔ سوم بزرگ بالاتر از دوی چهارم ( C4 ) کوک شده، صدایی متفاوت خواهند داشت ( یکی اندکی زیرتر و دیگری اندکی بمتر ) . تفاوت نت های یادشده در کوک پنج حدی، تقریباً ۴۰٪ یک نیم پرده است و برای شنونده به آسانی قابل تشخیص خواهد بود.
به طور متداول، کماها به صورت فواصلی بین دو نیم پرده تعریف می شوند. هر کدام از روش های کوکی که مبتنی بر اعتدال میانگین هستند یک گام کروماتیک تولید می کنند که در آن دو نوع نیم پرده وجود دارد ( نیم پردهٔ دیاتونیک و نیم پردهٔ کروماتیک ) ، و اختلاف این دو یک کما است که با نام دیز کوچک شناخته می شود. به طور مشابه، روش های کوک کردنی که بر کوک فیثاغورثی مبتنی هستند هم دو نوع نیم پرده ( دیاتونیک و کروماتیک ) تولید می کنند و اختلاف این دو همان کمای فیثاغورثی است.
در نظام کوک خالص، بیشتر از دو نوع نیم پرده می تواند ساخته شود. در نتیجه یک روش کوک کردن می تواند با کماهای متعددی شناخته شود. برای نمونه در یکی از روش های جدیدتر کوک پنج حدی، چهار نوع نیم پرده و چهار کمای مختلف تولید می شود.
در اعتدال مساوی، فاصله ها بر اساس کسرهای سادهٔ ریاضی تعریف نمی شوند و دو نت مترادف دقیقاً یک صدا خواهند داشت. در نتیجه در این روش کوک کردن، عملاً کما وجود ندارد.
اندازهٔ کما معمولاً در واحد «سِنت» گزارش و مقایسه می شود ( هر سنت یک هزار و دویستم یک اکتاو است در مقیاس لگاریتمی؛ از آنجا که هر اکتاو شامل دوازده نیم پرده است، پس هر نیم پرده صد سنت دارد ) . با این حال تعریف اندازهٔ کما می تواند در مقایسه با کماهای دیگر ( به خصوص کمای فیثاغورثی و کمای همصدا ) نیز انجام گیرد.
معنی کلمه کما در فرهنگ معین
معنی کلمه کما در فرهنگ عمید
معنی کلمه کما در فرهنگ فارسی
معنی کلمه کما در دانشنامه عمومی
معنی کلمه کما در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه کما در دانشنامه اسلامی

معنی کلمه کما در دانشنامه آزاد فارسی

کما (پزشکی). کُما (پزشکی)
رجوع شود به:اغما
کما (گیاهان). کُما (گیاهان)
بوته گیاه آنقوزه
گیاهان متعلق به جنس Ferula از تیرۀ چتریان. این گیاهان پایا هستند و ساقه ای بلند و برخاسته تا ارتفاع سه متر، برگ هایی با تقسیمات شانه ای عمیق و گل های پلی گام زرد یا زردسبزفام دارند. گیاهان معروفی چون آنقوزه و باریجه از این جنس اند. در حدود ۳۰ گونه از این جنس در مناطق کوهستانی و بیابانی ایران می روید. برخی گیاه شناسان این نام را به اعضای جنس Dorema اطلاق می کنند.

معنی کلمه کما در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی کَمَا: مانند آنچه
تکرار در قرآن: ۵۷(بار)

معنی کلمه کما در ویکی واژه

حالتی از بی هوشی که در آن بیمار برای مدتی شعور و حواس خود را از دست می‌دهد.
همچنان، مانند اینکه.

جملاتی از کاربرد کلمه کما

و جماعتی، در حیوانات دیگر اطلاق لفظ سعادت کرده اند، و اصل آنست که آن اطلاق به مجاز بود، چه رسیدن حیوانات به کمال خویش نه سبب رای و رویتی بود که از ایشان صادر شود، بلکه به سبب استعدادی بود که از طبیعت یافته باشند. پس سعادت حقیقی نبود، و آنچه بعضی حیوانات را میسر شود، از ملایمت مآکل و مشارب، و راحت و آسایش، از باب سعادت نبود، بلکه آن و امثال آن چیزهایی بود که به بخت و اتفاق تعلق دارد، و در مردم نیز همچنین.
با رشد سرزمین سازمان‌یافته و مستقل‌تر کارکنان اداری و نیروی نظامی یک ضرورت شد. این معمولاً منجر به تمرکززدایی می‌شود و برخی افراد استقلال بیشتری در قالب برخی حقوق به دست می‌آورند. (مثلاً حق ارث و ازدواج بدون رضایت حاکمان، قضاوت در دادگاه‌های مستقل به جای مقامات خاندان سلطنتی و غیره).
نبرت به دل ریش کمال آمد و گم شد خواهی که شود بافته باید دگر انداخت
به‌طور غیر رسمی، قضیهٔ صحت از یک سامانهٔ استقرایی نشان دهندهٔ این است که همهٔ جملات قابل اثبات درست هستند. حالت‌های کمال که همگی جملات درستی هستند، قابل اثباتند.
دیوانگیش گل کند از سایه سروی با شوق اسیر تو کمان است در این باغ
حسن گفت: مردانگی مرد زمانی کمال یابد که امید از مردمان ببرد، آزار بیند و تحمل کند، و آنچه بهر خویش دوست دارد، بهر دیگران نیز دوست بدارد.
فهو راض کما هو المرضی و هو هاد کما هو المهتد
گرچه چون چشم خود افتاده بکنجی است کمال با خیال تو مپندار که بینا باشد
خانواده سویدری دو پسر به نام های کمال و طارق و یک دختر به نام زینب دارند
گرچه بودی مرغ زیرک از کمال بانگ مرغی کردت آخر در جوال
بدیدنش چه شتابده رونده بی تو کمال که بی دلالت مرشد نمی تواند دید
از آن پیوسته شد اندر جلالت از آن پیوسته او اندر کمالت
اثر نکرد در اوآه ما نخورد چرا بر این نشان همه یک تیر از کمانی چند