کشمکش
معنی کلمه کشمکش در لغت نامه دهخدا

کشمکش

معنی کلمه کشمکش در لغت نامه دهخدا

کشمکش. [ ک َ / ک ِ م َ / م ِ ک َ / ک ِ ] ( اِ مرکب ) کشاکش. ( ناظم الاطباء ). تعارض. جدال. ( یادداشت مؤلف ). گیرودار :
مجنون کمر موافقت بست
از کشمکش مخالفت رست.نظامی.من زین دو علاقه قوی دست
در کشمکش اوفتاده پیوست.نظامی.نگر تا بطوفان ز دریای آب
درین کشمکش چون نمایم شتاب.نظامی.کشمکش هرچه درو زندگیست
پیش خداوندی او بندگیست.نظامی.در حرم دین بحمایت گریز
تا رهی از کشمکش رستخیز.نظامی.طایفه نخجیر در وادی خوش
بودشان باشیر دائم کشمکش.مولوی.|| کشیدن چیزی و واگذاشتن و دوباره کشیدن و واگذاشتن. || فرمایش های متوالی و پی درپی. امر و نهی. || غم و الم. اندوه بسیار سخت. || خوشی و شادمانی وناخوشی. ( ناظم الاطباء ).
کشمکش. [ ک ُ م َ ک ُ ] ( اِ مرکب ) ترس. بیم خوف. || بانگ غازیان در میدان جنگ که فریاد می کنند: بکش و مکش. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه کشمکش در فرهنگ معین

(کِ مَ کِ ) (اِمر. ) ۱ - کشیدن و رها کردن . ۲ - از هر سو کشیدن . ۳ - جدال ، ستیزه .

معنی کلمه کشمکش در فرهنگ عمید

نزاع، دعوا، ستیزه.

معنی کلمه کشمکش در فرهنگ فارسی

مرکب ازکش(امر )ومکش(نهی )کنایه ازکشاکش وگفتگووامرونهی وجروبحث وجنگ ونزاع وزدوخورد
ترس .بیم خوف
( اسم ) ۱ - کشیدن و رها کردن . ۲ - از هر سو کشیدن کشاکش . ۳ - جدال ستیزه : ( روز و شب در جنگ و اندر کش مکش کرده چالیش آخرش با اولش ) . ( مثنوی ) ۴ - خوشی و نا خوشی غم و شادی . ۵ - امر و نهی .

معنی کلمه کشمکش در فرهنگستان زبان و ادب

{conflict} [علوم نظامی] نزاع مسلحانه یا برخورد بین دو ارتش منظم یا بین اقوام یک کشور برای دستیابی به هدف های محدود سیاسی یا نظامی

معنی کلمه کشمکش در دانشنامه عمومی

کشمکش (آلبوم موسیقی). کشْمَکِش ( انگلیسی: Tug of War ) یک آلبوم استودیویی از پل مک کارتنی است که در ۲۶ آوریل ۱۹۸۲ منتشر شد. این نخستین آلبوم مک کارتنی پس از انحلال وینگز در سال قبل بود. به طور کلی، این یازدهمین آلبوم مک کارتنی از زمان جدایی و انحلال گروه بیتلز بود. همچنین این نخستین آلبوم مک کارتنی پس از قتل همکار ترانه نویس خود جان لنون بود. روی جلد آلبوم یک نقاشی رنگ روغن انتزاعی از هنرمند بریتانیایی برایان کلارک، یکی از همکاران همیشگی مک کارتنی، دیده می شود که بر روی عکس پرتره ای از وی کارشده که توسط لیندا مک کارتنی گرفته شده بود.
این آلبوم را تهیه کنندهٔ پیشین گروه بیتلز جرج مارتین تهیه کرد و در بسیاری از کشورها ترانهٔ شماره یک بود و در سال انتشار بیش از یک میلیون نسخه در ایالات متحده آمریکا فروش داشت. برخی از منتقدان آن را چون «بازگشتی به قالب» برای مک کارتنی ستودند. انتشار مجدد سال ۲۰۱۷، در یک نسخه دلوکس بازسازی شده، نامزد جایزهٔ «بهترین نسخه بسته بندی شده یا نسخهٔ ویژه با انتشار محدود» در پنجاه و نهمین مراسم جایزه گرمی شد.
کشمکش (ترانه پل مک کارتنی). «کشمکش» ( انگلیسی: Tug of War ) نام ترانه ای از پل مک کارتنی از آلبومی به همین نام است که در سال ۱۹۸۲ منتشر شد.
رولینگ استون این ترانه را مشابه و هم ارز ترانهٔ «تصور کن» جان لنون توصیف کرد. این ترانه دارای دو بخش متفاوت از ابیاتی است که شامل اشعار غم انگیز در مورد تلاش برای زنده ماندن، جبر درگیری ( پس زدن و پیش کشیدن ) و اشعار امیدبخش است، که در آن مک کارتنی آینده ای را متصور است که در آن، یک چنین کشمکش های دیگر ضرورت نداشته باشد. اشعار این ترانه را شرحی از رابطهٔ پیچیده مک کارتنی با جان لنون دانسته اند که دو سال پیش تر کشته شد. موزیک ویدئوی این ترانه را «موریس فیلیپ» کارگردانی کرد.
• پل مک کارتنی – خواننده اصلی، همخوان، گیتار آکوستیک، گیتار الکتریک، گیتار بیس، سینث سایزر، درام
• لیندا مک کارتنی – همخوان
• اریک استوارت – همخوان، گیتار الکتریک
• دنی لین – گیتار الکتریک
• کمبل مالونی – چوبک طبل
• کنث سیلیتو – تنظیم ارکستر
کشمکش (روایت). کشمکش یا جدال در اصطلاح ادبیات داستانی و ادبیات نمایشی، تقابل میان شخصیت ها یا نیروهای مختلف داستان است که بنیاد حوادث را پی می ریزد. کشمکش ممکن است میان یک شخصیت با یک یا چند شخصیت دیگر یا با جامعه، یا یک شخصیت یا یک نیرو، یا دو نیرو باهم، یا یک شخصیت با خودش باشد. رایج ترین نوع، کشمکش دو شخصیت با یکدیگر است. کشمکش غالباً به چهار صورت نمود می یابد.
• کشمکش جسمانی: آن است که دو شخصیت در درگیری خود به زور و نیروی جسمی متوسل شوند، مانند کشمکش داش آکل و کاکارستم در داستان داش آکل نوشتهٔ صادق هدایت.
• کشمکش ذهنی: آن است که دو شخصیت به طور ذهنی با یکدیگر بستیزند، مانند کشمکش ذهنی قیس با مهتاب در سلوک.
• کشمکش عاطفی:آن است که احساس درونی یا شور و شوقی سودایی یک شخصیت، جدالی پدید آورد. مانند کشمکش راوی بوف کور.
• کشمکش اخلاقی: آن است که شخصیت با اصول یا یکی از اصول اخلاقی حاکم بر اجتماع سر ستیز داشته باشد، مانند رفتار هما در شوهر آهو خانم.
ممکن است در یک اثر، چند نوع کشمکش یا حتی همهٔ انواع آن موجود باشد.
معنی کلمه کشمکش در فرهنگ معین

جملاتی از کاربرد کلمه کشمکش

هر چند که پیچیده به می چون رگ تلخی در کشمکش از رنج خمارست دل ما
شادم به خیالت که ز تابم به در آورد از کشمکش حسرت خوابم به در آورد
بزم در کشمکش بیم و امید است هنوز همه را بی خبر از گردش افلاک انداز
نشود زخم زبان خار ره گرمروان ریگ بر کشمکش خار مغیلان خندد
فارغ از کشمکش عشوه جنونی دارم پشت پایی به سر کوه و بیابان زده‌ای
محمل طراز کشمکش دهر عبرتیست ماییم خواه آمده و خواه رفته‌ایم
کشمکشِ عشق ندیده هنوز لَذَّت مستی نچشیده هنوز
اعضا همه در کشمکش لذت دردند زین عشق خداساز که گردیده نصیبم
از چه دلش در تپش افتاده است حوصله در کشمکش افتاده است
بابی انت و امی: از گزارش دارالخلافه همه چیز را نوشتید مگر شاهزاده سادات که اسمی ازو در تحریرات سرکار ندیدم و حال آن که همان روزها کشمکش او وملک بوده و بشاهنشاه رسیده، من فرستاده بودم چون شوهرش از آستانه امام دور نمیشود، خودش هم این جا بیاید، او قیل و قال خرج مکه و قرض سابق داشته. طهران بودن او آخر مایة مرارت خواهد شد. خدا آسان کند دشوار ما را، و برخوردار دارین کند شاهزاده خودمان را. همان دعای من در پای مرقد مطهر ان شاءالله مستجاب شود بس است. دعای شما در باب سهراب خان مستجاب شد و کیف مستجاب فی الواقع از حضیض خاک باوج افلاکش رسانید.