معنی کلمات "لغت نامه دهخدا" - صفحه 127
- کاتولیک روم
- هاتی
- گران شده
- هم نژاد
- هم نسب
- هذین
- پر حرارت
- چرخیدن
- هاور
- پرسخن
- نصیرا
- واجب الوجود
- یساری
- مبرقع
- مال سنج
- مالفجان
- مالک القلوب
- محققانه
- محشو
- پتره
- یزدخواست
- کاشر
- نشان دار
- پادشه نشین
- چچن
- گرانتر
- پربیم
- پراندیشه
- چابک اندیش
- پالاتی
- پالاتن
- پالاتین
- پالاس
- کارلا
- کاشم
- نابغه
- پاسیدن
- منتقض
- حمل
- پرآشوب
- دریا
- غرابت
- مقامه
- کدخدا
- پوینده
- ناملایم
- مقشر
- گداخته شدن
- حل
- جای
- کشتی نوح
- نار خلیل
- کاظمیه
- مراقد
- نامبردار
- ناختن
- پایدار ماندن
- گداطبع
- یاقوت رنگ
- هم رنگ
- ناردانه
- گرد سم
- ناردانگ
- ناردان
- کرپی
- پرگناه
- پرخون
- ناپروا
- چهره پردازی
- گاندی
- ناایمن
- هاشا
- ناایمنی
- گاوک
- گاو کوهی
- پرشور
- پیشتاز
- گاو وحشی
- هایاهای
- نواساز
- نغمه سرا
- پاکیزه روی
- پرفسوس
- نیرنگ باز
- نرم بر
- وحال
- پرنم
- پرفن
- پرمکر
- پرحیله
- پرفریب
- سابق کرم
- پاک گوهر
- یزدان سپاس
- یزدان شناس
- یزدان دان
- پاکیزه دین
- پاک نژاد
- یاغ
- یلق
- پایه پایه
- ناپاینده
- چراغ بسمل
- واماند
- هم مذهب
- کنایت
- پشت کوژ
- چنگ پشت
- چنگ زن
- پای در گل
- پای خار
- نغمه ساز
- یاقوت لب
- نفس تنگ
- گوهرپاش
- گنده دهان
- هاجع
- مازی
- نفس الامر
- مالمو
- مالو
- کجرفتار
- کوره راه
- کناره جو
- یاقوت کردار
- چاه زنخ
- نیرنج
- گاوپیکر
- گاوچهر
- چراغ جهان
- چرانده
- یرلغ
- غزل خوانی
- پاکوبان
- پای موزه
- پامزد
- پخته خواری
- پرده پوش
- پرده داری
- پرخروش
- یاریگری
- یاریگر
- کوتاه قد
- چاره گر
- هم نبرد
- وقید
- پینگ پنگ
- واقه
- ینبع
- یلیل
- چراغ گاز
- چراغ برق
- نفاط
- چراغ نفتی
- چراغ شرع
- چراغ هدایت
- کشورستان
- گاوبان
- گوبان
- گاوباره
- پادشاهی راندن
- پادشاهی کردن
- پادوسپانان
- پاکیزه دل
- گرد شب
- پاک نهاد
- گدازان
- پاکنه
- هردم
- مبارک باد
- پاک طینت
- خانه داماد
- پاونی
- پاو
- ژوستین
- ماهری
- پافوس
- کار مهتر
- کار فرمودن
- کاربندی
- هامون گذار
- کنده گری
- کنده کاری
- هیری
- ماثر
- چهارصد
- گیلانی
- رزم ساز
- یسره
- گزایان
- گزای
- کیا بزرگ امید
- نوزدهمی
- نکورو
- کافر حربی
- سابل
- پارا
- کرمانی
- چاره کردن
- نفیسه