پرمکر

معنی کلمه پرمکر در لغت نامه دهخدا

پرمکر. [ پ ُ م َ ] ( ص مرکب ) پرحیله.

معنی کلمه پرمکر در فرهنگ عمید

۱. پرحیله، پرفریب.
۲. پرچاره.

معنی کلمه پرمکر در فرهنگ فارسی

( صفت ) پر حیله پر فن .

جملاتی از کاربرد کلمه پرمکر

هرکو به گرد این زن پرمکر گشت گر ز آهنست نرم کند گردنش
هست این دنیا سرای بلعجب دامگاه رنج و پرمکر و تعب
دلخواه و دل‌فریبی دلبند و دلبری پرتاب و پرشکنجی پرمکر و پرفنی
آفت دین و دل و فتنه هر مرد و زنی آوخ ای غمزه جادو که چه پرمکر و فنی