ناپاینده
معنی کلمه ناپاینده در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه ناپاینده
قوله تعالی: فَما أُوتِیتُمْ مِنْ شَیْءٍ، هر چه شما را دادند از چیز، فَمَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا آن ناپاینده است برسیدنی در زندگانی این جهان، وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَ أَبْقی، و آنج بنزدیک اللَّه است، به است و پایندهتر، لِلَّذِینَ آمَنُوا، ایشان را که بگرویدند، وَ عَلی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ (۳۶) و بخداوند خویش پشتی میدارند.
بپوشیده ز ناپاینده دیده ولی پوشیده آینده دیده
«وَ الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ» و ایشان که میشکنند پیمان خدای، «مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ» از پس محکم بستن پیمان او، «وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ» و میگسلند آنچ اللَّه تعالی فرموده است به پیوند آن، «وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ» و بدکاری و تبه کاری میکنند در زمین، «أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ» ایشانند که ایشانراست دوری و نفرین، «وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ (۲۵)» و ایشانراست سرای بد «اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ» اللَّه تعالی میگستراند و میگشاید روزی او را که خواهد، «وَ یَقْدِرُ» و تنگ تر میراند و تنگ میدارد برو که خواهد، «وَ فَرِحُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا» و شادند بزندگانی این جهانی، «وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا» و نیست زندگانی این جهان، «فِی الْآخِرَةِ» در برابر آن جهان، «إِلَّا مَتاعٌ (۲۶)» مگر اندکی ناپاینده بر هیچ بنده.
سر ببر این چار مرغ زنده را سر مدی کن خلق ناپاینده را
أَ فَمَنْ وَعَدْناهُ وَعْداً حَسَناً کسی که او را ما وعده نیکو دادیم فَهُوَ لاقِیهِ و روزی آن وعده را خواهد دید کَمَنْ مَتَّعْناهُ مَتاعَ الْحَیاةِ الدُّنْیا او چنان کس است که وی را چیزی گذرنده و ناپاینده دادیم ازین جهان؟ ثُمَّ هُوَ یَوْمَ الْقِیامَةِ مِنَ الْمُحْضَرِینَ (۶۱) پس آن گه روز رستاخیز او از حاضرکردگان است در آتش.
یکی غدّار ناپاینده باشد که ناگه جان و دلها میخراشد
خوان او و ملک او پاینده همچون کوه باد دشمن او زرد و ناپاینده همچون کاه باد
ساق او دولت ناپاینده پایه پایه به زوال آینده