پاو

پاو

معنی کلمه پاو در لغت نامه دهخدا

پاو. ( اِ ) حسین خلف گوید: شستن و پاکیزه کردن باشد. ( برهان ). و رشیدی آورده است : شستن و پاک کردن. و از این مأخوذ است پازهر که در اصل پاوزهر بوده یعنی شوینده و پاک کننده زهر بکثرت استعمال واورا حذف کردند چنانکه ناخدا در اصل ناوخدا بوده ، یعنی صاحب کشتی بکثرت استعمال واو را حذف کردند... ( رشیدی ). و این غلط است چه پاد در پادزهر با دال و بمعنی ضد و مقابل است. رجوع به پادزهر شود. || بهندی پای را گویند که عربان رجل خوانند. ( برهان ).

معنی کلمه پاو در فرهنگ فارسی

شستن و پاکیزه کردن باشد

معنی کلمه پاو در فرهنگ اسم ها

اسم: پاو (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: pav) (فارسی: پاو) (انگلیسی: pav)
معنی: نام پسر شاپور، سردودمان اسپرمبدان، نام پسر شاپور سردودمان اسپهبدان باوندی در طبرستان خاوری

معنی کلمه پاو در دانشنامه عمومی

پاو ( به ایتالیایی: Pau ) یک کومونه در ایتالیا است که در استان اریستانو واقع شده است. پاو ۱۴٫۱ کیلومتر مربع مساحت و ۳۳۰ نفر جمعیت دارد و ۳۱۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه پاو

تاج و تختی که پاو سر داند عاشقش کم ز خاک در داند
تا گمان پاو سر کردیم ما پاو سر وقف سفر کردیم ما
دگر بروی خوش گل که دیده دوخته مرغ چو دیده ز آتش گل سوخت پاو سر هموار
هلندیان نخستین اروپایی‌هایی بودند که پا به نیوجرسی گذاشتند. مستعمرهٔ هلند نو شامل بخش‌هایی از ایالات اطلس میانی بود. اگرچه اصول تصاحب زمین اروپاییان توسط مردم لنیپ تأیید نمی‌شد، قوانین شرکت هلندی هند غربی اینگونه بود که ساکنان استعماری حتماً زمینی که در آن ساکن هستند را باید بخرند. اولین شخصی که چنین کاری را کرد میشل پاو بود که در سال ۱۶۳۰، منطقه‌ای به نام پاونیا ایجاد کرد که بعدها نامش به برگن تغییر یافت. پیتر مینوییتی با خرید زمین‌های حاشیهٔ رود دلاور مستعمرهٔ سوئد نو را به وجود آورد. این زمین‌ها با حملهٔ ناوگان دریایی سلطنتی انگلیس به فرماندهی ریچارد نیکولز که در بندر نیویورک لنگر انداخت و قلعهٔ آمستردام را تسخیر کرد، تا تاریخ ۲۴ ژوئن ۱۶۶۴، به مرور به قلمرو انگلستان پیوستند.
این نظریه در ابتدا توسط ژرژ-لوئی لکرک کنت دو بوفون، طبیعت‌شناس برجسته فرانسوی، ارائه شد. جیمز سیزر اشاره کرده‌است که پست‌تر بودن آمریکا از اروپا تا حدی با ترس دولت آلمان از مهاجرت گسترده انجام شده‌است. از دی پاو خواسته شد تا آلمان‌ها را متقاعد کند که دنیای جدید پست‌تر است. همچنین معلوم است که دی پاو در جهت مشابهی بر امانوئل کانت فیلسوف تأثیر گذاشته‌است.
مست مدام نرگس ساقیم آنچنان کز دست بیخودی نشناسیم پاو سر
بسکه همچو پرگاری گرد پاو سر گشتم چون بتافت آن نقطه محو کرد پندارم
هم زاهدم بی شور و شر، هم عاشقم بی پاو سر هم از اسیری بیخبر، هم رند ناپرواستم
غیر دلجوئی سراپایش کی بدل فکر پاو سر داریم
پای بر فرق جهان سر بکف پای حبیب تا نگویی تو که این طایفه بی پاو سرند
نپرد بر فلک و بر سر دریا نرود جز که هشیار کسی کز خردش پاو پر است
گوشه چشمان او از گوشه تقوی و زهد سوی میخانه کشد هر دم مرا بی پاو سر