پاک گوهر
معنی کلمه پاک گوهر در فرهنگ فارسی
معنی کلمه پاک گوهر در فرهنگ اسم ها
معنی: پاک گهر
جملاتی از کاربرد کلمه پاک گوهر
غیرت آرد خون بحر پاک گوهر را به جوش چون صدف لب باز پیش ابر نیسان میکند
زحرف آشنایی، پاک گوهر می رود از جا نسیمی سینه دریای اخضر را به جوش آرد
نیندازد زوال از حال خود خورشید تابان را چه نقصان پاک گوهر را ز اوج عزت افتادن؟
ز طعن خسان پاک گوهر نترسد رگ لعل پروای نشترندارد
مدار ای پاک گوهر دست سعی از دامن پاکان که از آمیزش گلها پری پیکر شود شبنم
زبیقدری غباری نیست بر دل پاک گوهر را کسادی از گهر روشن روانی را نمی گیرد
به عصمت همچو عصمت پاک گوهر حیا را چون حنا بر حسن زیور
در کهنسالی عیار فکرها روشنترست آبها را پاک گوهر می کند فصل خزان
گشود گوهری عقل گرچه بس کانها نیافت هیچگه این پاک گوهر کانی
مسلمان نباشد کسی کو به گیتی به دل مهر آن پاک گوهر ندارد