پرسخن

معنی کلمه پرسخن در لغت نامه دهخدا

پرسخن. [ پ ُ س ُ خ ُ / خ َ ] ( ص مرکب ) حَدِث. حِدّیث. مِکثار. ثَرّ. ثَرّة. بسیارسخن. بسیارگوی. پرگوی. پرچانه. پرحرف. روده دراز. پرروده :
مرا غمز کردند کآن پرسخن
به مهر نبی و علی شد کهن.فردوسی.برفتند پیچان لب و پرسخن
پر از کین دل از روزگار کهن.فردوسی.چو بشنید کودک ز نوشین روان
سرش پرسخن گشت و گویا زبان.فردوسی.کنون آمدی با دلی پرسخن
که من نو کنم روزگار کهن.فردوسی.ورا چشم بی آب و لب پرسخن
مرا دل پر از دردهای کهن.فردوسی.از آن انجمن شد دلی پرسخن
لبان پر ز گفتارهای کهن.فردوسی.دلی پر ز دانش سری پرسخن
زبان پر ز گفتارهای کهن.فردوسی.بیامد یکی پرسخن کفشگر
چنین گفت کای شاه بیدادگر.فردوسی. || طویل. دراز. مُطوّل :
شکسته شد آن مرد جنگ آزمای
ازآن پرسخن نامه سوفرای.فردوسی.

معنی کلمه پرسخن در فرهنگ عمید

۱. پرگو، بسیارگو.
۲. سخنور.

معنی کلمه پرسخن در فرهنگ فارسی

( صفت ) پرگوی

جملاتی از کاربرد کلمه پرسخن

بران انجمن شد سری پرسخن زبان پر ز گفتارهای کهن
هر که شبها ز سر زانوی خود بالین کرد غنچه سان جیب و بغل پرسخن رنگین کرد
مرا غمز کردند کان پرسخن به مهر نبی و علی شد کهن
ولف بلیتزر، روزنامه‌نگار و مجری تلویزیون، بایدن را پرسخن خطاب کرده است؛ روزنامه‌نگار مارک باودن گفته که بایدن به «حرف زدن بیش از حد» معروف است، «مثل یک دوست صمیمی که چیزی اضطراری برای گفتن دارد». او اغلب از سخنان از پیش آماده منحرف می‌شود و گاه «دهان خود را بی‌موقع می‌گشاید». بایدن به دلیل گاف‌هایش مشهور است و در سال ۲۰۱۸ خود را «ماشین گاف» نامید. نیویورک تایمز نوشت که «فیلترهای ضعیف بایدن او را قادر می‌سازند تقریباً هر چیزی را بی‌محابا و بدون تأمل بگوید».
بیامد یکی پرسخن کفشگر چنین گفت کای شاه بیدادگر
بتک استاد گلخن تاب در حال دل و جان پرسخن لیکن زفان لال
ای تو خموش پرسخن چیست خبر بیا بگو سوره هل اتی بخوان نکته لافتی بگو
برفت آن خرد یافته ده سوار نهان پرسخن تا درشهریار
چوبشنید دانا ز نوشین روان سرش پرسخن گشت و گویا زبان
سپهدار کابل بیامد ز شهر زبان پرسخن دل پر از کین و زهر