معنی کلمه چاه زنخ در لغت نامه دهخدا
در خم زلف تو آویخت دل از چاه زنخ
آه کز چاه برون آمد و در دام افتاد.حافظ.رجوع به چاه ذقن و چاه زنخدان و چاه غبغب شود.
چاه زنخ. [ زَ ن َ ] ( ص مرکب ) کسی که گودی درزنخ دارد. آنکه چاله ای در زنخ وی باشد :
به گرد عارض آن ماه روی چاه زنخ
سپاه زنگ درآمد بسان مور و ملخ.سوزنی.