پرفسوس

معنی کلمه پرفسوس در لغت نامه دهخدا

پرفسوس. [ پ ُ ف ُ ] ( ص مرکب ) پرحیله. پرتزویر :
کنون برده گشتی چنین پرفسوس
نه آگه من از کار و تو نوعروس.اسدی.

معنی کلمه پرفسوس در فرهنگ عمید

۱. پرحیله، پرمکروفریب.
۲. پرحسرت.

جملاتی از کاربرد کلمه پرفسوس

چو دورم ز گفتن بود پرفسوس چو نزدیک باشم بود چاپلوس
زهی دهر پر حیله پرفسوس که گه سندروس است گه آبنوس