معنی کلمه مبارک باد در لغت نامه دهخدا
مبارک رویم اما در عماری
مبارک بادم این پرهیزگاری.نظامی.چنین نزلی که یابی پرمعانیش
مبارک باد بر جان و جوانیش.نظامی.حافظ شب هجران شدروز خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی.حافظ. || ( اِ مرکب ) تهنیت و دعای خیر. ( ناظم الاطباء ). تهنیت. شادمانی :
خرم امروز که جان میرود اندرطلبت
تا بیایند عزیزان به مبارکبادم.حافظ.تا شدم حلقه بگوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم.حافظ.