معنی کلمات "ویکی واژه" - صفحه 132
- نقده
- نقش اصلی
- نقش بر آب
- نقش برجسته
- نقش
- نقشک
- نقطه تماس
- نقطه سکون
- نقلیه
- نقم
- نقمت
- نقود
- نقوش
- نقوع
- نقیبت
- نقیر و قطمیر
- نقیر
- نقیض
- نقیضه
- نلم
- نم کرده
- نم
- نما ۱
- نما ۲
- نما ۳
- نماء
- نماد
- نمار
- نماز بردن
- نماز خفتن
- نماز پیشین
- نمانام
- نماهنگ
- نماک
- نماگرفت
- نمای بال
- نمای سر
- نمای نزدیک
- نمایان
- نمایاندن
- نمایش افتتاحیه
- نمایش اول
- نمایش دادن
- نمایش مستند
- نمایش منظم
- نمایش کرامات
- نمایش ۲
- نمایشنامه
- نمایش
- نمایشگاه بزرگ
- نمایشگاه
- نماینده
- نمایه
- نمت
- نمر
- نمشک
- نمناک
- نمنم
- نمو
- نمود
- نمور
- نمون
- نمونهگیری
- نمچ
- نمک زار
- نمک زدن
- نمک پرورده
- نمک
- نمکزدایی
- نمید
- نمیدن
- نمیده
- نمیم
- ننر
- ننو
- ننگ
- نه حواس
- نه
- نهاب
- نهادن
- نهاری
- نهال
- نهالستان
- نهان
- نهانخانه
- نهاننگاری
- نهاوند
- نهایت
- نهب
- نهج
- نهجالبلاغه
- نهد
- نهره
- نهشت
- نهضت
- نهل
- نهنبن
- نهنبیده
- نهنگ
- نهور
- نهي
- نهی
- نهیق
- مسکین
- مسوده
- مسوار
- مسکرات
- نقشمایه
- نقصان
- مسنون
- مسهد
- نقطه انجماد
- نو کردن
- نو
- نوآموز
- نوآور
- نوئل
- نوا کردن
- نواب
- نواحی
- نواختن
- نوادر
- نواده
- نوارابزار
- نوازش کردن
- نوازش گر
- نوازش
- نوازنده
- نوافل
- نواصی
- نوال
- نواقل
- نواله
- نوامبر
- نواله پیچ
- نوان
- نوانی
- نواهی
- نواگر
- نوباوه
- نوبت پرواز
- نوبتدهی
- نوبر
- نوبران
- نوبهار
- نوترینو
- نوحه
- نوح
- نوخط
- نوایر
- نور سفید
- نور سیاه
- نور
- معصر
- معصومه
- ملقب
- ملودیکا
- مماس
- ممتحن
- ممزوج
- ممنوع
- مسافرت
- مسابقات
- مسسنگی
- مشئوم
- مشاء
- مشائین
- مشاجره
- مشار
- مشارع
- مشارکت
- مشاطه
- مشاع
- مشاغل
- مشاق
- مشام
- مشاهد
- مشاهده
- مشاهره
- مشاهیر
- مشاور خانواده
- مشاور
- مشاکل
- مشایخ
- مشبع
- مشبه
- مشت افشار
- مشت
- مشتاق
- مشتبه شدن
- مشتبه
- مشتن
- مشته
- مشتهر
- مشتی
- مشخ
- مشخصه
- مشدد
- مشدی
- مشرب