مشخصه

معنی کلمه مشخصه در لغت نامه دهخدا

( مشخصة ) مشخصة. [ م ُ ش َخ ْ خ ِ ص َ ] ( ع ص ) مؤنث مشخّص. و رجوع به مشخص شود.

معنی کلمه مشخصه در فرهنگ فارسی

( اسم ) مونث مشخص جمع : مشخصات

معنی کلمه مشخصه در فرهنگستان زبان و ادب

{feature} [زبان شناسی] کوچک ترین واحد آوایی، صرفی، نحوی یا معنایی

معنی کلمه مشخصه در ویکی واژه

caratteristica

جملاتی از کاربرد کلمه مشخصه

نیک کیو به «شاهزادهٔ تاریکی» ملقب است و مشخصهٔ موسیقی‌اش اغلب هیجانات شدید است.
نواحی کوهستانی استان بارش سالانه ای معادل ۱۵۰۰ میلیمتر دارد درحالی‌که این مشخصه برای دیگر نواحی ۶۰۰ میلیمتر است. به سبب پوشش گیاهی عالی، به توکومان لقب " باغ جمهوری " داده‌اند.