نه حواس

معنی کلمه نه حواس در فرهنگ معین

(نُ. حَ ) [ فا - ع . ] (اِمر. ) پنج حواس ظاهر و چهار حواس باطن (به استثنای حس مشترک . )

معنی کلمه نه حواس در فرهنگ فارسی

پنج حواس ظاهر و چهار حواس باطن ( باستثنای حس مشترک ) ظ : (( وز نه حواس برون شو بکوی هشت صفات که هست حاصل این هشت باغ بقا . ) ) ( خاقانی . سج . ۱۳ )

معنی کلمه نه حواس در ویکی واژه

پنج حواس ظاهر و چهار حواس باطن (به استثنای حس مشترک.)

جملاتی از کاربرد کلمه نه حواس

دل را نه ز آدم و نه حواست نسب جان را نه زمین نه آسمان است طلب
نه قوی است مجمع طاقتت نه حواس رابطه جرأتت به کف تو وهم ازین چمن گل چیده داری و دسته‌ای